دل گزای

معنی کلمه دل گزای در لغت نامه دهخدا

دل گزای. [ دِ گ َ ] ( نف مرکب ) گزاینده دل. گزنده دل. که به دل گزند کند. که به دل گزند رساند. ( از لغت فرس اسدی ذیل گزای ). رجوع به گزای و گزاینده شود.

معنی کلمه دل گزای در فرهنگ فارسی

گزاینده دل . گزنده دل .

جملاتی از کاربرد کلمه دل گزای

روکاری روی تاج عمدتاً یا به‌طور کامل کار بیزانس است، و احتمالاً در دهه ۱۰۷۰ در قسطنطنیه ساخته شده‌است. تاج توسط امپراتور بیزانس میخائیل هفتم به گزای یکم فرستاده شد؛ نام هر دوی آنها در پایین تاج به زبان یونانی نوشته شده‌است. این تاج یکی از دو تاج باقی مانده بیزانسی است؛ دیگری تاج منوماکوس متقدم‌تر است و هر دو در بوداپست، موزه ملی مجارستان نگهداری می‌شوند. با این حال، تاج منوماکوس ممکن است کاربرد دیگری داشته، و تاج مقدس، نیز احتمالاً بازسازی شده، و از عناصر مختلف استفاده می‌کند. تاریخ تعیین‌شده برای تزئینات کنونی تاج مقدس به اواخر قرن دوازدهم مربوط می‌شود.
چون بیابی مهر و کین: آن را ببین، این را ستر چون ببینی بخل و جود : این را گزین، آن را گزای
او دومین پسر گزای دوم بود و ایشتوان سوم برادرش بود. او در دربار مانوئل یکم بیزانس پرورده‌شد و با مرگ ایشتوان سوم با یاری بیزانس و پاپ الکساندر سوم به پادشاهی مجارستان رسید. پیکر او در استرگم به خاک سپرده ‌شده‌است. او یکی از نیرومندترین و دولتمندترین پادشاهان زمان خود در اروپا بود. او نیای ادوارد سوم بود.
اگر نمای . . . چاکران ملک فسون کنند فسون چون زهیر روح گزای
این رنج دل که در تو رسید از قضای حق بدخواه ملک و خصم ترا جان گزای باد
دوشم که نسود دیده بر هم از فُرقت جان گزای هاتف
صلیبیون فرانسوی حرکت‌شان را در ژوئن ۱۱۴۷ از مِتس به رهبری لوئی، تیری، کنت فلاندرز، رجینالد اول کنت بار، امدوس سوم، کُنت ساووآ و برادر ناتنی او ویلیام پنجم مونفرارت، ویلیام هفتم اُورن و دیگران، همراه با ارتش‌هایی از لورن، برتانی، بورگوندی و آکیتن آغاز کردند. نیرویی از پروانس، به رهبری آلفونس تولوز، تصمیم گرفت تا ماه اوت صبر کند و از راه دریا بگذرد. لوئی در ورمس، به جنگجویان صلیبی نرماندی و انگلیس پیوست. آن‌ها از روش کنراد در سفری مسالمت‌آمیز پیروی می‌کردند، هرچند هنگامی گزای دوم، پادشاه مجارستان، پی‌برد که لوئی به یک غاصب مجارستانی، به نام بوریس کالامانوس اجازهٔ پیوستن به سپاهش را داده است، با لوئی درگیر شد. روابط در ایالات بیزانس نیز بسیار وخیم بود؛ لورنی‌ها، که پیشاپیش بقیه فرانسوی‌ها حرکت می‌کردند، با آلمانی‌های جامانده‌ای که در راه می‌دیدند، درگیر می‌شدند.
گر زهر جان گزای فراقش دلم بسوخت پازهر خواهم از همم سید همام
ز بهتان جان بردنش رهنمای همی خواندش پهنهٔ جان گزای
گر شیر شرزه نیستی ای فضل کم شکر ور مار گرزه نیستی ای عقل کم گزای
کین تو در دل چون مرگ بود روح گزای مهر تو در دل چون گنج بود آز کسل