دل گرداندن. [ دِ گ َ دَ ] ( مص مرکب ) تغییر رأی و عقیده دادن : دل بگردان زود و گرد او مگرد سر بکش زین بدنشان و دل بکن.ناصرخسرو.|| نومید کردن کسی را : مرا اگرچه نبینی و رو بگردانی دلم چگونه ازین آرزو بگردانی.امیر شاهی سبزواری ( از آنندراج ).رجوع به این ترکیب ذیل گرداندن شود.
معنی کلمه دل گرداندن در فرهنگ فارسی
تغییر رای و عقیده دادن .
جملاتی از کاربرد کلمه دل گرداندن
شام و سحر عالم تا صبحدم محشر زین خواب که ما داریم گرداندن پهلوییست
بهمن ۱۳۵۸ سازمان میادین میوه و تره بار و ساماندهی مشاغل شهری تأسیس شد سازمان در سال ۱۳۷۰ تصویب وزارت کشور شد سال ۹۷ سازمان ساماندهی مشاغل شهری و فرآوردههای کشاورزی شهرداری اصفهان تأسیس شد، مسئول گرداندن فروشگاههای زنجیره ای کوثر (بازارهای روز شهر) است.
جلال سمیعی طنزپرداز در رابطه با پایان فکاهیون و آغاز گل آقا در وبسایت شخصی خود مینویسد: «صابری که تجربهٔ گرداندن تحریریهٔ هفتهنامهٔ فقید «توفیق» را داشت، بعد از پایان جنگ ایران و عراق و تکصدایی ستونش در روزنامهٔ عصر، بخشی از توفیقیها را در کنار جوانترها نشاند و ساختمان کوچکش در خیابان آفریقا، کمکم تبدیل شد به ساختمانی چند طبقه در حوالی میدان آرژانتین. بخشی از توفیقیها که «توفیقیون» و «فکاهیون» شان چندان روی دکهها دیده نمیشد، به صابری لبیک گفتند و برخی اما گلهمند از پدرخواندگی ناگزیر از دولتی بودنش، دعوت او را نپذیرفتند.»
تجدد از بهارت رنگ گرداندن نمیداند نفس هر پر زدن بیپرده دارد صبح نوروزی
خسرو آموزش ابتدایی را در دبستان حکیم سنایی و آموزش متوسطه را در دبیرستان حکیم نظامی قم به پایان رساند. هنوز بیش از نوزده سال نداشت که پدربزرگش نیز درگذشت و بار گرداندن چرخ زندگی در خانواده به دوش او افتاد. به همین دلیل او به همراه برادرش راهی تهران شد. آنها در محلهٔ امینحضور خانهای یافتند و خسرو کاری پیدا کرد.
نیست دستی در گریبان چاک گرداندن مرا چون سبو دست مرا پیوند الفت با سرست
جلوهای در پیشم آمد هر قدر رفتم ز خویش رنگ گرداندن عنان تاب خیال یار بود
بعد از تیرباران سید علیمحمد باب و یکی از پیروانش، پیکر آنها که با طناب آویزان شده بود تا غروب آفتاب در سبزهمیدان تبریز باقی ماند و بعد از گرداندن در کوچه و بازار در خندق خارج از دروازه شهر افکنده شد تا خوراک سگهای ولگرد شود. اما بابیها شبانه بقایا را ربودند و در صندوقی نگهداری و پنهان کردند. بعد از دههها جابجایی پنهانی، این اجساد در سال ۱۹۱۵ در حیفا، واقع در اسرائیل، به خاک سپرده شد.
تعبير به اعراض (روى گرداندن ) نشان ميدهد كه آنها حتى حاضر نبودند اين آيات رابشنوند و يا به آن نظر بيفكنند.
داغم از وضع سبکروحی که چون رنگ بهار میبرد گرداندن پهلو برون زین گلشنش
خبر گستاخى و ستيز و روى گرداندن شما از دين خودتان ، آن هم پس از اظهار اطاعت وبيعت كردن ، به من رسيد. از مردمى كه خالصانه متدّين و براستى پرهيزگار و خردمندنداز سبب اين حركت شما و آنچه در نيّت داريد و چيزى كه شما را به خشم آورده است ،پرسيدم . آنان سخنانى گفتند كه در آن مورد براى شما هيچ گونه عذر موجّه ،دليل پسنديده و سخنى استوار نديدم . بنابراين هرگاه پيش شما رسيد، پراكنده شويدو به خانه هاى خويش باز گرديد از شما درگذرم و گناه افراد نادان شما را ناديدهبگيرم و كسانى كه كناره گيرى كنند، حفظ كنم و به فرمان قرآن ، ميان شماعمل كنم و اگر چنين نكنيد، آماده شويد براى آن لشكرى گران با انبوه شجاعان سواكار واستوار، آهنگ كسانى كنند كه طغيان و سركشى كرده اند و در آن صورت همچون گندم درآسياب آن ، آرد خواهيد شد. هر كس نيكى كند، راى خود نيكى كرده است و هر كس بدى كند،براى خود بدى كرده است و پروردگارت نسبت به بندگان ستمگر نيست ).
به آه گرم دل سخن نرم گرداندن ز سنگ خاره به تدبیر شیشه ساختن است
جز تماشا نیست از گل حاصل مرغ چمن قسمت اطفال از مصحف ورق گرداندن است
نوح بن منصور سامانی ناموّر به امیر رضی (زادهٔ ۹۶۳ – درگذشتهٔ ۹۹۷) از پادشاهان سامانی بود. او در ۱۳ سالگی بر تخت نشست ولی چون او هنوز خردسال بود، مادرش گرداندن کشور را در دست گرفت.
در ملل و نحل آمده است كه : سقراط حكيم ، شاگرد فيثاغورث بود و زهد مى ورزيد و بهرياضت و پيراستن اخلاق و روى گرداندن از دنيامشغول بود. در كوهى گوشه نشين شد و در غارى مسكن گزيد و بزرگان روزگارش راكه به شرك و بت پرستى مشغول بودند، نهى مى كرد. اما، اوباش بر او شوريدند وپادشاه را به قتلش ناگزير كردند و پادشاه ، او را به زندان افكند و سپس ، زهرخوراند.
فریب دولت ده روزه دنیا مخور صائب که آخر بدورق گرداندنی بال هما دارد
شاورما تلفظ عربی واژه ترکی چَویرمَا [tʃeviɾˈme] (در ترکی استانبولی: çevirme) به معنای گرداندن است که نخستین بار در سدهٔ ۱۹ میلادی در امپراتوری عثمانی کبابی به این نام ابداع شد. بعدها با آمدن موتور برقی و استفاده از آن در کباب پز، واژه دونَر (UK: /ˈdɒnər/, US: /ˈdoʊnər/; Turkish: döner) که به معنی چرخیدن (در حال چرخیدن یا چرخان) است، جایگزین آن شد. در آن از گوشت بره، گوسفند، بز، مرغ، بوقلمون، گاو، گوساله یا ترکیبی از آنها استفاده میشود که معمولاً تمام روز به شیوهٔ سیخگردانی بریان میشود و در آن تکه های گوشتی که به خوبی مزه دار شده و با پیه و ادویه های محلی کوبیده شده اند، روی سیخ می ریزند و به صورت عمودی روی آتش چوب آویزان می کنند.قسمتهای پخته شده گوشت به صورت تراشههایی بریده میشوند و گوشتهای زیرین را در معرض حرارت قرار میدهند. با وجود آن که میتوان گوشت را به تنهایی و به صورت پرسی میل کرد، ساندویچهای شاورمایی که داخل نان مخصوص پیتا پیچیده شدهاند، طرفداران زیادی دارد. شاورمای اصیل معمولاً به همراه تبوله، فتوش، نان طابون، تاهینی، حمص، شلغم، گوجه فرنگی و خیار دمای سرو میشود. این غذا امروزه به عنوان یک نوع فست فود در سراسر دنیا شناخته شدهاست.دونر از غذای محبوب ترکیه است که امروزه در خیلی از کشور های عربی و ایران طرفداران زیادی دارد.
پروردگارا! تو يارى كننده بوده و توكل و اعتماد بر توست ، و تو شايستگىسرپرستى ، مخلوقاتت را دارى ، و تمام جهان ، در اختيار توست ، هر تاءثيرى تاءثرىدر جهان را شاهد بوده و به هر تغييرى آگاهى ، اعراض و روى گرداندن مكاران ، وتمايل آنان به دنياى فانى و زينتهاى زودگذر آن - كه عقاب الهى را بهدنبال خود دارد - و نيز مبارزه نكردن آنان و بازگشتشان از دين ، و بدون ياور شدنم ، ونداشتن پشتيبانى براى خود، را ديده اى ، از تو يارى خواسته و به ريسمان محكم توچنگ زده و بر تو توكل مى نمايم .
ز هم چون بگسلد شیرازهٔ دفتر ، بهاران را، ورق گرداندن برگ خزان هم دیدنی دارد
هر قدر خون که به دلها طلب دنیا کرد من ز گرداندن رو در دل دنیا کردم