دشوار گر
معنی کلمه دشوار گر در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه دشوار گر
دشواریی ندارد راه فنا ولیکن راهی که بیرفیق است دشوار مینماید
متأسفانه در ابتدا، بیمار علامتی ندارد ولی در مراحل پیشرفته بیمار دچار دیسفاژی (اختلال در بلع) میشود دشواری بلع زمانی بروز میکند که تقریباً ۷۵٪ قطر طبیعی مری اشغال شده باشد که ابتدا در مورد غذاهای جامد است ولی به تدریج حتی نوشیدن مایعات نیز دشوار میشود. کاهش وزن، احساس توده و برجستگی در گلو و بلع دردناک نیز ممکن است با پیشرفت بیماری دیده شوند. رگورژیتاسیون (بالا آمدن غذای هضم شده بدون زور و فشار) غذای هضم نشده همراه با تنفس بدبو، سکسکه که ممکن است با استفراغ و پنومونی آسپیراتیو (التهاب لایههای ریه) همراه باشد، از دیگر علائم این بیماری هستند.
از آنجا که رمزگذاری برای کاربران دشوار است ، مدیران امنیت و انطباق در شرکت ها و سازمان های دولتی با استفاده از لوازم رمزگذاری و سرویس هایی که رمزگذاری را به صورت خودکار انجام می دهند ، روند کار را برای کارمندان و مدیران خودکار انجام می دهند.
آنچه دشوار است از گردون ز جنگ و داد و امن زود تیغ کلک و کف او بآسانی کند
جان به دشواری کند دست تهی در کار دهر کار بیافزار کردن غایت جان کندن است
توزیع گونههای ژنتیکی در داخل و بین جمعیتهای انسانی به دلیل دشواری در تعریف «جمعیت» و ناهمگونی در ژنوم غیرممکن است. با این وجود، میتوان بهطور کلی گفت که بهطور متوسط ۸۵٪ از تغییرات ژنتیکی در درون جمعیتهای محلی وجود دارد، ۷٪ بین جمعیتهای محلی درون قارهها است و ۸٪ از تغییرات بین گروههای بزرگی که در قارههای مختلف زندگی میکنند رخ میدهد. نظریه خاستگاه اخیر آفریقایی برای انسان پیشبینی میکند که در آفریقا تنوع بسیار بیشتری نسبت به جاهای دیگر وجود دارد و هر چه بیشتر از جمعیت آفریقا نمونهبرداری میکنیم این تنوع باید کاهش یابد.
اول اينكه دارا شدن آن صفات آن طور كه شهوت پرستان وانمود مى كنند دشوار نيست ،بلكه امرى است آسان ، و در خور طاقت نفوس . و دوم اينكه هر چه باشد چه دشوار و چهآسان پاداش دارد، و خدا عمل صالح بندگان را ضايع ، و اجر جزيلشان را فراموش نمى كند.
شمع من پیرهنی جز پر پروانه نداشت کار بر سوختگان اینهمه دشوار نبود
گاهی ارتباط میان تخلیه منازل با خودکشی آنچنان هم واضح نیست؛ جراکه خودکشی دلایل پیچیده فردی دیگری نیز دارد. همچنین برخی از خودکشیهای ناشی از تخلیه منازل اصلاً مشخص نمیشوند و در رسانهها خبری از آنها ارائه نمیشود. این خود باعث میگردد تا ارائه آمار این گونه خودکشیها دشوار شود؛ چراکه سازمان آمار اسپانیا قادر به تحلیل دقیق آنها نیست.
این طرح، بهعنوان یک هواپیمای بدون سرنشین دوربرد آغاز شد که بهعنوان یک طعمه عمل میکرد و تمرکز دفاع هوایی شوروی را از بمب، افکنها منحرف میکرد. با ظهور جنگافزارهای هستهای سبکوزن جدید در دهه ۱۹۶۰، این وسیله با هدف حمله به سایتهای موشکی و رادار در مرحلهٔ پایانی پرواز خود، دچار تغییر و بهینهسازی شد. توسعهٔ بیشتر این موشک، برد آن را چنان گسترش داد که بهعنوان سلاحی پدیدار شد که به بی-۵۲ها اجازه میداد حملات خود را در حالی که هنوز کاملاً خارج از حریم هوایی شوروی بودند انجام دهند و دفاع هوایی دشمن، با صدها هدف کوچک در حال پرواز که دیدن آنها در رادار بسیار دشوار بود، مشغول شود.
از برخى منابع ديگر استفاده مى شود كه امام سجاد - عليه السلام -قبل از هجوم شاميان ، شرايط دشوار آينده را پيش بينى كرده و خاندان خود را از مدينهخارج ساخته و به منطقه اى به نام ينبع (315) فرستاد تا از فجايع شاميان ايمنباشند. (316)
توانایی تنظیم دقیق برهمکنشهای انباشته پی در تلاشهای مصنوعی متعدد مفید خواهد بود. یک مثال می تواند افزایش میل پیوندی یک مهارکننده مولکولی کوچک به یک پاکت آنزیمی حاوی باقیمانده های معطر باشد. مدلسازی اثرات هترواتمها [6] و جانشینها بر برهمکنشهای انباشته پی دشوار است و موضوع بحث است.
پذیرای نصیحت نیست دل اهل تنعم را چو کاغذ چرب باشد نقش را دشوار می گیرد
خستن دل را بخاصه مرد جوانرا ایزد داند که هول باشد و دشوار
امیر تیمور پس از پیروزی بر عثمانیان در ۱۴۰۲م، ۳۰هزار خانوار بیگدلی را در شام اسیر کرد و در راهِ مراجعت به تُرکستان در اردبیل در دیدار با خواجه سلطانعلی سیاهپوش ـ که صفویان نسب بدو میرسانند ـ چنان شیفتهٔ او شد که بیگدلیان را بدو بخشید. خواجه نیز ایشان را آزاد کرد. آنان برای قدردانی و حقشناسی از او در اردبیل ماندند و به خدمت وی، و در نهایت صفویان درآمدند و شاخهٔ شاملو ـ بیگدلی را تشکیل دادند. درآمیختگی خاندانهای مختلف بیگدلی با شاملوها در طول تاریخ تشخیص و تمایز آنها از شاملوها را بسیار دشوار ساختهاست؛ تا آنجا که در منابع عصر صفوی از آنها بیشتر با عنوان شاملو یاد میشود.
اما بعدها که تئوری نیوتن پذیرفته شد و پارادایم مربوط به آن قبول عام یافت، آنچه پیشتر نوعی کاستی بهشمار میرفت با دیدی دیگر دیده میشد و دیگر کاستی به حساب نمیآمد. در نتیجه، مقایسه میان تئوریها آنطور که دیدگاه تجربهگرای متداول گمان میکرد سر راست و سهل نبود زیرا معیارهای ارزیابی، خود دستخوش تغییر و دگرگونی بود. این نوع دشواری در مقایسهٔ میان تئوریها نمونهای از آن چیزی است که کوهن و فایرابند آن را «قیاسناپذیری» (incommensurability) مینامند. بر طبق این نظر، تئوریها با یکدیگر قیاسناپذیرند چون مقیاس مشترکی میان آنها وجود ندارد. اگر پارادایمها، سنجههای حل معماها باشند پس حل معماها یا حل مسئلههای بسط یافته در دورههای مختلف علم هنجارین بر پایهٔ پارادایمهای مختلفی مورد مقایسه قرارمیگیرند و فاقد یک مقیاس مشترک خواهند بود. البته کوهن تصریح میکند مفهوم قیاسناپذیری به این معنا نیست که تئوریها از هیچ جهت با یکدیگر قابل مقایسه نیستند (non comparability). با این حال روشن است که نظر کوهن در مورد قیاسناپذیری، مقایسه میان تئوریها را از آنچه عموماً فرض میشود بسیار دشوارتر و حتی در پارهای موارد غیرممکن میسازد. میتوان سه نوع قیاسناپذیری در نظرات کوهن دید:
وَ یُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ بِکَلِماتِهِ و اللَّه پیش برد کار راست بسخنان خویش وَ لَوْ کَرِهَ الْمُجْرِمُونَ (۸۲) و هر چند که دشوار آید بدکاران را.
چنین رنج دشوار آسان کنیم به آید که جان را هراسان کنیم
به دل با درد هجرانم نتابی چو بازآیی مرا دشوار یابی
مکن ز یاد فراموش روز دشواری که با تو چند بگفتم که: ای فلان، دریاب