[ویکی فقه] دشمنی با قرآن (قرآن). در این مقاله آیات مرتبط با دشمنى با قرآن معرفی می شوند. دشمنى با آیات قرآن، برخاسته از فکر و اندیشه غلط و نادرست:کَلَّا إِنَّهُ کانَ لِآیاتِنا عَنِیداً إِنَّهُ فَکَّرَ وَ قَدَّرَ. مدّثر/سوره۷۴، آیه۱۶. دشمنی کافران با قرآن:۱. ص وَ الْقُرْآنِ ذِی الذِّکْرِ بَلِ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی عِزَّةٍ وَ شِقاقٍ. ص/سوره۳۸، آیه۱. ...
جملاتی از کاربرد کلمه دشمنی با قران
دشمنیهایی که جز بهر خداست دشمنی با خود بود اینست راست
چنان رسوا کنم وی را کزین پس نجوید دشمنی با مهتران کس
کاردینال نیودوین، پطرس ناسک و قدیس برنارد، سعی کردند تا رضایت کنراد را برای پشتیبانی از حملههای صلیبی جلب کنند و از او خواستند که دست از دشمنی با پادشاهان فرانسه و سیسیل بردارد. اما او، پس از شکست در حمله پیشین از اینکه بار دیگر به دام افتد، سر باز زد. به این ترتیب مقاومتی که به زیان مسلمانان تشکیل شده بود، تغییر کرد و به زیان صلیبیها در مشرق رقم خورد.
سیاست دشمنی با اهل سنت که از زمان شاه اسماعیل اول باب شده بود، باعث گردید بسیاری از اهل علم و روحانیون سنی ناچار به مهاجرت شوند و به کشور عثمانی یا سرزمین هندوستان بروند. این مهاجرتها حتی تا زمان شاه عباس اول نیز ادامه داشت. شاه اسماعیل دوم برای این که فاصله بین این اختلاف را کم کند، اقداماتی جدید انجام داد. وی ضمن کاهش نفوذ طبقات روحانی، دستور به تحریم شعر خواندن و نوشتن بر روی درب و دیوار مساجد داد. وی همچنین امر کرد کلیه اشعار مذهبی و عاشقانه در اماکن عمومی قزوین پاک شود تا جایی که جملات و اشعار در مدح علی بن ابیطالب را نیز از این فرمان مستثنی نکرد. فرامین شاه باعث گردید بیش از آن که رضایت طبقات و گروههای مخالف جلب گردد، خشم و کینه قزلباشان (طرفداران تندروی شیعه) افزایش پیدا کند.
اصرار روایت کتسیاس بر خوار شمردن کوروش و خاندان او، سبب شدهاست که برخی از پژوهشگران این پرسش را طرح کنند که آیا در دربار هخامنشیان، در روزگار اردشیر دوم، سنت یا جریانی مبنی بر دشمنی با کوروش و شاخهٔ کوروشی وجود داشتهاست؟ رولند کنت و ریچارد فرای تلاش کردهاند نشان دهند که این روایت در دربار اردشیر دوم و بهسبب دشمنی با بردارش، کوروش جوان، شکل گرفتهاست؛ زیرا کوروش جوان، کوروش بزرگ هخامنشی را سرمشق خود میشمرد و بهطور کلی نام کوروش در دربار اردشیر ناخوشایند بهشمار میرفت.
من این جانی که دارم عهد با جانان خود کردم که گر پایش نریزم دشمنی با جان خود کردم
سر به صحرای جنونم داد عقل دشمنی با مردم دانا خوش است
در ۲۹ ژوئن ۲۰۰۹ هر دو به برند ای سی دبلیو رفتند. همان شب در برنامه آبرهام واشینگتن به عنوان مهمان ویژه شرکت کردند. سپس سریعاً دشمنی با کیتی لی برچیل را شروع کردند؛ زیرا نیکی در طول مسابقه بدون اطلاع داور جایش را با بری عوض کرد و برنده شد. همان هفته بری توانست در یک حابجایی دیگر برچیل را شکست دهد. نهایتاً وقتی نیکی در سپتامبر برچیل را شکست داد، این دشمنی پایان یافت.
دوستی و دشمنی با چرخ می بخشد اثر می دهد پس هر چه بردی، جو به جو این آسیا
دشمنی با شوربختان چرخ بیجا می کند این کباب خوش نمک محتاج چشم شور نیست
او همچنین در راستای اجرای اصلاحات مذهبی خویش دستور داد تا فرائض دینی از سوی مسلمانان مجدداً انجام پذیرد. پس از چندی سیاست اسماعیلیان در برخورد با خوارزمشاهیان به تیرگی گرایید، چنانکه جلالالدین نه تنها اقدام به حذف نام سلطان از خطبه کرد بلکه به منظور وارد آوردن ضربات بیشتری بر دستگاه حکومت خوارزمشاه به حمایت و پشتیبانی اتابک اوزبک در مقابله و رویارویی با حاکم منصوب شده او بر عراق عجم پرداخت و از طرق مختلف موجبات آزار و دشمنی با او را فراهم آورد. سرچشمه این دشمنی مقدم داشتن کاروان و علم اسماعیلیان در مراسم حج بر کاروان خاندان و فرستادگان سلطان محمد خوارزمشاه که در این زمان بزرگترین نیروی سرزمینهای شرقی خلافت به حساب میآمد، بود؛ که بلوای بزرگ سیاسی و کدورت شدیدی میان سلطان محمد و جلالالدین به وجود آورد.
دوستی با دشمنان و دشمنی با دوستان با بدان خوبی و با خوبان بدی ای قلتبان!
اگر دشمنی با تو آغاز کرد ز فرمانبری سرکشی سازکرد
ای فلک! این همه آزار و جفا یعنی چه دشمنی با خلف شیر خدا یعنی چه
شب بعد در راو، بکی به دشمنی با رَوزی ادامه داد و گفت که در رسلمانیا با او برای کمربند زنان راو مسابقه خواهد داد.
اعتبار جهانی او بر مبنای سیاست «دوستی با همه، دشمنی با هیچکس» شکل گرفت؛ سیاستی که عمان را به کشوری محوری در برخی معادلات منطقهای تبدیل کرد. سیاست عدم تعهد سیاسی به ائتلافها یا کشورهای دیگر از او یک چهره بینالمللی بیطرف ساخته بود.
چون عامل این انتقال در اصل ابومسلم بود، بدین دلیل دستگاه خلافت بهوحشت افتاد که او روزی حتماً سر خلیفه را نیز زیر آب خواهد کرد. در نتیجه منصور خلیفه عباسی بنای دشمنی با ابومسلم و بهانهجویی از او نهاد. خلیفه عباسی توانست، او را که در خراسان و سراسر ایران محبوبیت یافته بود، با حیله و نیرنگ به بغداد فراخواند و با دسیسهای به قتل رساند.
چونک جان جان هر چیزی ویست دشمنی با جان جان آسان کیست
«خروس جنگی» مطلقاً به هنر متعهد - حتی خودخواستهترین تعهدها - اعتقادی ندارد. او همهٔ قید و بندها را فرومیریزد و بر آن است که بر خرابهٔ دستآوردهای شعر نو موجود، شعر تازهای بنیاد نهد؛ و اگر تا امروز «کلاسیکهای جدید» از وضع راست و محافظهکارانه با نیما مخالفت میکردند، «خروس جنگی» - که رهبری جبههٔ شعرش با هوشنگ ایرانی است - از موضع شورشی و چپ با نیما دشمن است. هوشنگ ایرانی معتقد است که اگرچه نیما شعر فارسی را از بنیاد دگرگون کرد ولی خود بهمرور به کهنگی و واپسماندگی دچار شدهاست. البته شاید یکی از دلایل دشمنی هوشنگ ایرانی با نیما - جدا از خصلت هر نوآوری که مخالفت و دشمنی با پدیدهٔ تثبیتشدهاست -، حزبیکردن و مقالهایکردن و فرمایشیکردن شعر نیمایی بود که توسط مجلاتی نظیر «کبوتر صلح» و «اندیشهٔ نو» (که مسئول صفحهٔ شعرش فریدون توللی بود) صورت میگرفت که اعتقادی به شعر نو و نیمایی نداشتند ولی در موقع لزوم با وسیلهکردن نیما برای رسیدن به اهداف سیاسیشان او را «استاد نیما» مینامیدند. «خروس جنگی» از هر نظر نقطهٔ مقابل «کبوتر صلح» است.