دشمنی انداختن

معنی کلمه دشمنی انداختن در لغت نامه دهخدا

دشمنی انداختن. [ دُ م َ اَ ت َ ] ( مص مرکب ) دشمنی افکندن. ایجاد عداوت : اِلْساع ؛ دشمنی انداختن بین قوم. ( از منتهی الارب ).

معنی کلمه دشمنی انداختن در فرهنگ فارسی

دشمنی افکندن . ایجاد عداوت .

جملاتی از کاربرد کلمه دشمنی انداختن

بر پایهٔ گزارشی در ایندیپندنت فارسی، با وجود اشتیاق بالا از سوی علی خامنه‌ای و سپاه در جهت برقراری رابطه‌هایی راهبردی با روسیه اما این کشور همیشه به ایران به عنوان یک «کارت بازی» و تنظیم‌کنندهٔ روابط خویش با ایالات متحده آمریکا نگاه داشته‌است. اگرچه مقامات جمهوری اسلامی، روسیه را به‌عنوان متحد در جنگ ۱۰ سالهٔ سوریه نگاه می‌کردند اما با فروکش جنگ در سوریه، نمایان شد که روسیه برای بیرون انداختن سپاه پاسداران و گروه‌های نیابتی‌اش از سوریه، تلاش کرده‌است. منافع و سود سپاه و علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی، در ادامه دادن دشمنی‌ها با ایالات متحده و نداشتن اعتنا به اروپا و ادامه‌دادن «عشق یکسویه به چین و روسیه» بوده‌است. روسیه و چین نیز در توجه به شانسی که این وضع برای منافع بیشتر آنان فراهم آورده، از آن استقبال کرده‌اند. به گزارش این رسانه، ایران و ایرانیان در این وضعیت، متضرر اصلی خواهند بود و از رابطه‌ای «معقول و منطقی» با جهان محروم مانده و مجبور به تحمل کردن رابطه‌های پرهزینه، غیرراهبردی و غیرطبیعی حکومت جمهوری اسلامی با روسیه و چین بوده‌اند.
نه اقبال را شاید انداختن نه با مقبلان دشمنی ساختن