دستگاه کناره ای

معنی کلمه دستگاه کناره ای در فرهنگستان زبان و ادب

{limbic system} [زیست شناسی] مجموعه ای از ساختارهای مغزی که در تمام پستانداران وجود دارد و در انجام عمل بویایی و فعالیت های دیگر مانند اَعمال خودفرمان و بروز هیجان و سایر رفتارها دخالت دارد

جملاتی از کاربرد کلمه دستگاه کناره ای

الیاف اعصاب حس پنج‌گانه بدن انسان به جز حس بویایی برای تقویت وارد تالاموس شده و سپس از تالاموس خارج و وارد قشر مخ برای پردازش می‌شوند. تقویت نشدن حس بویایی انسان توسط تالاموس از دلایل اصلی ضعیف بودن این حس در انسان نسبت به دیگر حیوانات مانند سگ می‌باشد. همچنین تالاموس مسئول تطبیق تصویرها با عواطف می‌باشد. تحریک هسته‌های میانی، پسین و پیشین تالاموس به دگرگونی در پاسخ‌های احساسی می‌انجامد ولی اهمیت این هسته‌ها در تنظیم رفتارهای احساسی به واسطه خود تالاموس نیست بلکه به چرایی ارتباط این هسته‌ها با دیگر سازه‌های دستگاه کناره‌ای می‌باشد.
در اوایل دههٔ ۱۹۸۰ دانشمند نوروسایکولوژی، «دانیل کار» این گونه مطرح کرد که تجربه نزدیک مرگ دارای ویژگی‌های سندرم لوب لیمبیک بوده و این تجربه می‌تواند در اثر ترشح اندورفین و انکفالین در مغز ایجاد شود. «جادسون» و «ویلتشو» در سال ۱۹۸۳، توضیح دادند که چگونه ترشح اندورفین ممکن است منجر به تجربه نزدیک مرگ خوشایند شده و نالوکسان نیز باعث ایجاد تجربهٔ نزدیک مرگ «جهنمی» شود. نخستین مدل رسمیِ بیولوژیِ اعصاب برای تجربهٔ نزدیک به مرگ در سال ۱۹۸۷ توسط دو دانشمند اهل شیلی ارائه شد. مدل آن‌ها شامل اندورفین، انتقال دهنده‌های عصبیِ دستگاه کناره‌ای، لوب گیجگاهی و سایر قسمت‌های مغز می‌شد. در سال ۱۹۸۹ «مورس» و همکارانش مدل فیزیولوژی عصبیِ خود را ارائه کردند که در آن سروتونین نقش مهمی در ایجاد تجربه نزدیک مرگ دارد.
بیهوشی به سه شکل امکان‌پذیر است: ۱- بیهوشی عمومی فرایندی است که در آن فعالیت دستگاه عصبی مرکزی به صورت کامل متوقف شده و در نتیجه بیمار بیهوش می‌شود. ۲- آرام‌بخشی[یادداشت ۱] نوعی از بیهوشی است که در آن فرد به صورت کامل بیهوش نیست. در این روش انتقال تکانه‌های عصبی بین قشر مغز و دستگاه کناره‌ای متوقف می‌شود که سبب حالت آرامبخشی می‌شود و حافظهٔ بلندمدت را مختل می‌کند. ۳- بی‌حسی منطقه‌ای که در آن انتقال تکانه‌های عصبی از طریق سیستم عصبی بین بافت هدف و طناب نخاعی متوقف می‌شود که باعث از بین رفتن حس در بافت هدف می‌شود و بیمار کاملاً هوشیار است.