دستوری بودن

معنی کلمه دستوری بودن در فرهنگستان زبان و ادب

{grammaticality} [زبان شناسی] مطابقت یک جمله با قواعد ارائه شده در دستور خاص یک زبان

معنی کلمه دستوری بودن در ویکی واژه

مطابقت یک جمله با قواعد ارائه‏شده در دستور خاص یک زبان.

جملاتی از کاربرد کلمه دستوری بودن

این زبان برپایه سادگی، مدرن بودن، همه منظوره و شیءگرا بودن ساخته شد. آندرس هجلزبرگ، طراح زبان برنامه‌نویسی دلفی، سرپرستی تیم طراحان زبان سی شارپ را بر عهده داشت. این زبان دارای دستوری شیءگرا مشابه ++C است و به شدت از زبان‌های جاوا و دلفی تأثیر پذیرفته است. در ابتدا نام این زبان COOL بود که مخفف C like Object Oriented Language بود، هر چند در ژوئیه ۲۰۰۰، زمانی که مایکروسافت پروژه را عمومی اعلام کرد، اسم آن به سی شارپ تغییر پیدا کرد.
پسوندهای دستوری اسپرانتو، که هشت عدد هستند، نقش یا هویت دستوری ریشه یا کلمه را از نظر فاعلی یا مفعولی بودن، مشروط بودن یا نبودن، و همچنین زمان آن‌ها، مشخص می‌کنند و به این دلیل معنی عبارت را نیز تغییر می‌دهند. مانند پسوند دستوری ant که حالت فاعلی دارد و زمان آن حال است: legi (خواندن)، leganto (خواننده). یا پسوند it که حالت مفعولی دارد و زمان آن گذشته‌است: legito (خوانده شده).
زنو (به افتخار زنون الئایی، فیلسوف پیشاسقراطی یونان باستان) یک زبان برنامه‌نویسی دستوری و رویه‌ای است که برای یادگیری آسان و کاربرسند بودن طراحی شد. زنو جامع است؛ به این معنی که حاوی بسیاری از عناصر ضروری دیگر زبان هاست که برای توسعه کاربردهای حقیقی استفاده شده‌اند.
در عین حال دستوری از طرف دیرکتوار برای ناپلئون ارسال شده بود که طبق آن او باید به همراه سپاهش به فرانسه بازگردد و حمله نظامی احتمالی به خاک فرانسه را دفع کند؛ ولی به علت ضعیف بودن خطوط ارتباطی این پیام به ژنرال فرانسوی نرسید. سرانجام او در اکتبر به پاریس رسید. در این شرایط باوجود ترک میدان نبرد توسط ناپلئون، دیرکتوار ضعیف‌تر از آن بود که بتواند وی را مؤاخذه کند.
لازم یا متعدی بودن افعال در زمان‌های حال و گذشته دو الگوی متفاوت دستوری برای صرف افعال به لحاظ مطابقه به دست می‌دهد. الگوی اول (فاعلی-مفعولی) شامل افعال لازم (زمان حال و گذشته) و متعدی (زمان حال) می‌شود که از الگوی دستوری مشترکی پیروی می‌کنند. نظام مطابقه در این انگاره از نوع فاعلی -مفعولی است. به عبارتی فاعل از طریق شناسه‌های فعلی در ستاک فعل نمود می‌یابد، اما مفعول با شناسه فعلی مطابقه ندارد و فقط به صورت گروه اسمی یا مطابقه غیر فاعلی یعنی به صورت واژه بست مفعولی ظاهر می‌شود. الگوی دوم (غیرفاعلی-مفعولی) شامل افعال متعدی در ساخت گذشته می‌شود. بر خلاف الگوی اول در صرف این افعال از شناسه‌ها یا پسوندهای مطابقه مفعولی، واژه بست‌های غیرفاعلی استفاده می‌شود. به عبارتی واژه بست‌های غیر فاعلی که نقش فاعل منطفی را ایفا می‌کنند، وظیفه مطابقه را صورت می‌دهند. واژه بست به سازه اول جمله اضافه می‌شود. ازطرفی چنانچه مفعول به صورت اسم یا ضمیر جدا بازنمایی نشود، می‌تواند با استفاده از شناسه‌ها یا پسوندهای مطابقه مفعولی در ستاک گذشته فعل متعدی ظاهر شود. این حالت را کٌنایی-مطلق می‌خوانند. همچنین در الگوی دوم یا الگوی غیرفاعلی-مفعولی، فاعل و مفعول می‌توانند هر دو به صورت واژه بست ظاهر شوند. این حالت را مطابقه غیرفاعلی-غیرفاعلی(oblique-oblique) می‌نامند. به‌طور خلاصه می‌توان گفت که در الگوی دوم مطابقه سه نوع رده مطابقه مشاهده می‌شود: سه بخشی(tripartite)، کٌنایی-مطلق(ergative-absolutive) و غیرفاعلی-غیرفاعلی(oblique-oblique)
یک توصیف دیگر در مورد ساختار زبان، معطوف به مجموعه‌ی روابط دستوری ممکن میان اجزای جمله در هر زبان است. توصیف روابط دستوری می‌تواند شامل متعدی بودن، مجهول‌سازی، نشانه‌گذاری هسته-وابسته و سایر مطابقه‌های دستوری باشد. زبان‌های مختلف معیار‌های مختلفی برای روابط دستوری دارند.
مادی بودن ریشه تاتی را کسان دیگری چون عباس طاهری، اسدالله رحمانی و ابراهیم جهان‌بخش در مقاله‌های «بررسی گویش تاتی تاکستان»، «راهکارهای حفظ زبان تاتی» و «ساختار دستوری تاتی» و همچنین احسان یارشاطر در دانشنامهٔ اسلام و ایران بیان داشته‌اند.[نیازمند منبع]
فعل‌ها در جاوه‌ای برای شخص یا شمار جمع بسته نمی‌شوند. در این زبان هیچ زمان دستوری وجود ندارد و زمان با کلمات کمکی همچون «دیروز»، «قبلاً» و غیره بیان می‌شود. در جاوه‌ای یک سامانه پیچیده از شناسه‌های فعلی برای بیان تفاوت فاعل و مفعول وجود دارد. در جاوه‌ای نوین، حرف تعریف از بین می‌رود و در صورت لزوم معرفه بودن اسم با روش‌های دیگر بیان می‌شود.
واژه تیول از نظر دستوری اسم و ریشه آن در زبان ترکی می باشد. این واژه با افعال کمکی بودن و دادن صرف میشود.
کیفیت ترجمه با عددی بین ۰ و ۱ اندازه‌گیری می‌شود و اغلب به صورت درصد گزارش می‌شود. این عدد نمایانگر میزان نزدیکی ترجمه به مجموعه‌ای از ترجمه‌های انسانی با کیفیت خوب (که مجموعه مرجع خوانده می‌شود) است؛ بنابراین با این روش نمی‌توان قابل فهم بودن ترجمه یا درستی آن از نظر دستوری را ارزیابی نمود. این روش برای ارزیابی ترجمه ماشینی در سطح کلی کاربرد دارد و در حالتی‌که برای ارزیابی تک تک جملات بکار برده شود، بسیار بد کارمی‌کند.