درگاه نشین

معنی کلمه درگاه نشین در لغت نامه دهخدا

درگاه نشین. [ دَ ن ِ ] ( نف مرکب ) درگاه نشیننده. نشیننده درگاه. روزبان. ( صحاح الفرس ). ملازم در خانه. ملازم آستان. آنکه ملازم درگاه باشد :
خسروا حافظ درگاه نشین فاتحه خواند
وز زبان تو تمنای دعائی دارد.حافظ.

معنی کلمه درگاه نشین در فرهنگ فارسی

درگاه نشیننده نشیننده درگاه روزبان

جملاتی از کاربرد کلمه درگاه نشین

اهلی خاک نشین بنده درگاه تو شد بامید نظری قطع نظر از زر و مال
احتمالاً این بنا هم‌زمان با عمارت الماس ساخته شده و می‌تواند از جمله مستحدثات عهد فتحعلی شاه قاجار محسوب شود. پیشینه انتساب نام چادرخانه به این مکان به درستی مشخص نیست ولی با تکیه بر مدارک می‌توان اظهار داشت در مقطعی از دوران قاجار محل نگهداری زین‌های سلطنتی بوده‌است. زین‌خانه (چادرخانه) در ضلع جنوبی باغ گلستان و مابین دو عمارت الماس و بادگیر قرار دارد. ورود به بنا از ضلع شمالی آن صورت می‌گیرد. درگاه ورودی به فضایی مقدماتی گشوده می‌شود که با دو ستون از فضای اصلی تالار مجزا شده‌است. در طبقه بالایی این فضا، فضای ستون دار دیگری قرار داردکه به مثابه شاه نشینی در بالای تالار نشسته و از سوی دیگر با پنجره ارسی به باغ گشوده می‌شود. این فضا در طرفین خود نیز دو اتاق کوچک دارد که هر یک با پنجره‌های چوبی به باغ می‌نگرد. دیوارهای فضای طبقه بالا - برخلاف دیوارهای ساده تالار - با قطعات آینه و تزئینات نقاشی و آینه کاری قاب‌بندی و تزئین شده‌است. سقف این فضا پوشیده از نقاشی بوده که امروزه قسمتی از آن باقی است. بعد از این فضا تالار اصلی بنا واقع است نورگیرهای میانه طاق‌ها روشنایی این تالار مستطیل شکل وسیع را تأمین می‌کند. اطراف فضای اصلی غرفه هاو طاقنماهایی با قوس جناغی - با تناسبات کشیده- قرا گرفته که به سطوح دیوارها تنوع بخشیده‌است.
بیابی ناگهانی زو آنچه خواهی نشین ایمن تو بر درگاه شاهی