( درون آشوب ) درون آشوب.[ دَ ] ( نف مرکب ) برهم زننده جمعیت خاطر. آنچه مایه نگرانی و افسردگی و اضطراب خاطر شود : بلائی زین درون آشوب تر نیست که رنج خاطر است ار هست ور نیست.سعدی.|| آنچه مزاج را از اعتدال بگرداند و معده را منقلب سازد و تهوع آرد.
معنی کلمه درون اشوب در فرهنگ فارسی
( درون آشوب ) بر هم زننده جمعیت خاطر آنچه مایه نگرانی و افسردگی و اضطراب خاطر شود آنچه مزاج را از اعتدال بگرداند و معده را منقلب سازد و تهوع آرد
جملاتی از کاربرد کلمه درون اشوب
به دستش نامهٔ سر بسته شاه جگر سوز و درون آشوب و جانکاه