دروس اخلاق اسلامی

معنی کلمه دروس اخلاق اسلامی در دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] دروس اخلاق اسلامی، اثر سید محمدعلی جزایری (آل غفور)، به زبان فارسی پیرامون علم اخلاق بر مبنای تعادل قوای عاقله، شهویه، غضبیه و وهمیه است.
مؤلف خود درباره این کتاب نوشته است: «کتاب حاضر، دروس اخلاق اسلامی است که در حوزه ی علمیه روزهای چهارشنبه در انتهای درس مکاسب و نیز در دانشگاه قم و دانشگاه باقر العلوم(ع) و همچنین حدود یک سال، در روزهای پنج شنبه برای نورچشمان عزیز، معجزه ی قرآن، سید محمدحسین طباطبایی و همدرس وی آقا محمد مادرشاهی که او نیز حافظ تمام قرآن کریم است، گفته شده و هر بار اصلاحاتی در آن صورت گرفته است» (دروس اخلاق اسلامی، پیشگفتار، ص 18).
کتاب، مشتمل بر یک پیشگفتار و شش فصل است.
در مقدمه کتاب به بررسی مساله ارتباط دین و اخلاق پرداخته و بیان می دارد: مسئله ی ارتباط دین و اخلاق از مسائلی است که فیلسوفان، متکلّمان و اندیشهوران علم اخلاق را از دیرباز به خود مشغول ساخته است. با نگاهی گذرا به سنّت های تاریخی حیات بشری، همسازی و همسانی و اتحاد معیارها و الزامات و هنجارهای اخلاقی با دستورهای دینی در بسیاری از ممالک مشهود است. تعابیر اخلاق اسلامی، یهودی، مسیحی، هندویی و مانند این ها، گواه بر این مطلب است. گاه پیوستگی عمیق میان این دو پدیده، محققان را از تفکیک تفکّر اخلاقی از دیگر ابعاد حیات دینی غافل ساخته است.
مباحث متفکران یونان و روم باستان، چون سقراط و افلاطون، مبنی بر مستقل بودن آن دو پدیده و تکامل آن نظریه در دوران معاصر، به وسیله ی مارکس و فروید و فتوا دادن بر عدم تناسب آنها و نیز گفتمان عدلیّه در باب حُسن و قُبح عقلی و شرعی افعال و مانند این ها، از سابقه ی دیرین این مسئله حکایت دارد.

جملاتی از کاربرد کلمه دروس اخلاق اسلامی

جلسات نورانى دروس تفسير استاد نيز، جوانانتحصيل كرده و مشتاق معارف قرآن را كهربا گونه به دور خود گرد آورده است ؛ همچنين ازديرباز، محفل اشراقى دروس اخلاق و عرفان معظم له ، كانون تجمع طالبان طهارت ومعرفت است و جعلنا له نورا يمشى به فى الناس (3) سالهاىسال است كه هزاران جوان از سرچشمه ى صافى تعليمات شرقانى استاد سيراب وسرشار مى شوند و انفاس قدسى و مواعظ بالغه او، بر نفوس ‍ مستعد و قلوب معد بهگونه اى شگرف تاءثير قرار مى گذارد و آنها را تزكيه مى سازد.
حوزه درسى با شكوهى داشت - عزيمت نمود پس از سالها به قم قدم نهاد، او در آغاز درمدرسه دارلشفا حجره اى گرفت و در درس آيت الله العظمى حائرى شركت مى جست . وىهمچنين دروس اخلاق و عرفان را در محضر عارف معروف عارف شيخ محمد على شاه آبادى وملكى تبريزى (صاحب كتاب المراقبات ) فرا گرفت . و فلسفه و حكمت را از علامهمعروف ، رفيعى قزوينى و على اكبر يزدى آموخت . و نيز در فقهاصول از محضر اساتيدى چون بزرگ (محمد تقى ) و يثربى كاشانى و شيخ ابولقاسمكبير، بهره ها جست و از بسيارى از رجال برجسته عصر خود،در علم حديث نيز (اجازهنقل حديث ) دريافت داشت . (4)