درهم پیوسته

معنی کلمه درهم پیوسته در لغت نامه دهخدا

درهم پیوسته. [ دَ هََ پ َ / پ ِ وَ ت َ / ت ِ ] ( ن مف مرکب ) آمیخته وسرشته و ممزوج شده. ( ناظم الاطباء ). مُلَساس. مُلَملَم. مَلموم. ( منتهی الارب ). || حصیربافی شده. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه درهم پیوسته در فرهنگ فارسی

آمیخته و سرشته و ممزوج شده حصیر بافی شده

جملاتی از کاربرد کلمه درهم پیوسته

از آن اجسام پیوسته است درهم که هر ذره به دیگر مهربان است
چند درهم بشکنی پیوسته آنزلف بخم آخر ای باد صبا رحمی بکن بر حال من
ز سر تا پای او پیوسته درهم چو محکومان کمر بربسته محکم
کرج در قرن سوم هجری که جغرافی نویسانی همچون قدامة بن جعفر و یعقوبی از آن نام برده‌اند به منطقهٔ وسیعی گفته می‌شده که جاپلق و بربرود را هم در بر می‌گرفته و به گفته یعقوبی بر این دو رستاق، دو رستاق دیگر هم که آن‌ها را دو فائق خوانده، و مشخص نیست کجا را قصد کرده، افزوده شده بوده‌است. قدامة همهٔ این منطقه را که کرج مرکز آن بوده ابغارین خوانده. از مبلغ خراج آنجا که او و یعقوبی هردو ذکر کرده‌اند معلوم می‌شود که جایی بسیار آباد و پر نعمت بوده، قدامة در فهرست خود خراج آنجا را سه میلیون و هشتصد هزار درهم و یعقوبی سه میلیون و چهارصد هزار درهم نوشته که در زمان واثق خلیفهٔ عباسی به سه میلیون و سیصد هزار درهم کاهش یافته بود. یعقوبی در کتاب البلدان گوید مردم آنجا ایرانیان هستند مگر آن‌ها که از خاندان عیسی بن ادریس عِجلی یا دیگر اعرابی باشند که به آن‌ها پیوسته‌اند.
کسیکه دید باحوال من غم و دل را چو داغ و مرهم پیوسته روی درهم دید
نپتون برادر ژوپیتر است و در قرعه کشی که پس از سرنگونی پدرشان انجام شد، دریا را به دست آورد و به نام خدای دریا شناخته می‌شود. دریانوردان و ماهیگیران از پرستندگان او به‌شمار می‌روند. نپتون با سالاسیئا (Salacia) که نوه نرئوس تایتان آب‌های به هم پیوسته جهان، ازدواج کرد. اسلحه او یک نیزه سه شاخه است، که می‌تواند جهان را بلرزاند و هر چیزی را درهم بشکند. او پس از ژوپیتر قدرتمندترین خدا است و طبیعتی ستیزه‌جو و حریص دارد، به همین دلیل برای به دست آوردن شهرهای خدایان دیگر، با آن‌ها درگیر می‌شده‌است.