درهم پیوستن

معنی کلمه درهم پیوستن در لغت نامه دهخدا

درهم پیوستن. [ دَ هََ پ َ / پ ِوَ ت َ ] ( مص مرکب ) آمیخته شدن و متصل گردیدن. ( ناظم الاطباء ). التکاک. ( از منتهی الارب ). || به هم متصل ساختن. ترتیب دادن : مجدالدین محمود کفایت خویش درآن مبذول داشت «وهدنه علی دخن » صلحی درهم پیوست. ( تاریخ سلاجقه کرمان محمدبن ابراهیم ).

معنی کلمه درهم پیوستن در فرهنگ فارسی

آمیخته شدن و متصل گردیدن به هم متصل ساختن

جملاتی از کاربرد کلمه درهم پیوستن

وی در ۱۲ سالگی، جوانترین خلیفه تاریخ عباسی، به دلیل دسیسه‌های کاخ از سوی مادرش شغب و عده ای از افراد سپاه و دولت به سلطنت رسید. پیوستن وی به زودی توسط طرفداران عبدالله بن مکتفی بزرگتر و باتجربه‌تر به چالش کشیده شد، اما تلاش برای کودتای آنها در دسامبر ۹۰۸ به سرعت و قاطعانه درهم شکست. مقتدر از حکومت طولانی تری نسبت به سایر پیشنیان خود برخوردار بود، اما نسبت به دولت کاملاً بی علاقه و بی‌توجه بود. تمامی امور توسط مقامات وی اداره می‌شد، اگرچه تغییر مکرّر وزیران - چهارده تغییر وزیر اعظم دولت برای سلطنت وی ثبت شده‌است - اما کارایی دولت را مختل می‌کرد. حرمسرا، جایی که مادرش، شغب، کنترل بی‌بدیلی را برعهده داشت و بر آن حکومت می‌کرد، بخاطر این که مقتدر عمدتاً در محله‌های مادرش ساکن بود؛ شغب موفق شد چنان بر او مسلط شود که هیج یک از خادمان یا زنان نزدیک خلیفه جوان توان تاثیر گذاشتن نداشته باشند و امور روزمره مربوط به دولت بجای کاخ عمومی تحت سلطه وزیران در حرمسرا تحت سلطه مادر خلیفه تعیین می‌شد‌. شغب به آسانی توانست تأثیر زود به زود تعیین‌کننده‌ای در اداره امور مربوط به امر و نهی؛ به ویژه در عزل یا نصب مقامات یا افسران بگذارد و در همه امور مالی مشارکت فعال داشت؛ درآمد سالیانه وی بیش از یک میلیون دینار طلا بود و تعدادی فراوان جواهرات که در خزانه خصوصی خود داشت، معمولا شغب دست و دل‌باز بوده و کار خیر در بین مردم فقیر انجام می‌داد و به خزانه دولت هم پول قرض می‌داد.
پیتر زاهد ممکن است که در این خشونت‌ها علیه یهودیان شریک بوده‌باشد. کمی دورتر از آلمان، در شرق بوهم نیز سپاهی ۱۲ هزار نفری که به‌وسیلهٔ کشیشی به نام فولکمار هدایت می‌شد در ۳۰ ژوئن به یهودیان پراگ حمله کردند. گوتشالک، از مریدان پیتر نیز با سپاهی پانزده‌هزار نفری به کشتار یهودیان رگنسبورگ مبادرت ورزید. سپاه امیچو و فولکمار و گوتشالک، هر کدام جداگانه به‌سوی مجارستان حرکت نموده و به‌وسیلهٔ سپاه کالمان پادشاه مجارستان درهم شکسته شدند و پیروان‌شان پراکنده گردیدند. گرچه امیچو خودش به خانه بازگشت اما برخی از آنان برای پیوستن به سپاهیان اصلی صلیبی به راه افتادند.