معنی کلمه درامدی بر نظریه نهادی در دانشنامه اسلامی
[ویکی نور] درآمدی بر نظریه نهادی. درآمدی بر نظریه نهادی، اثر محمدجواد ایروانی، کتابی است که در آن، با تبیین معنا و مفهوم «نهاد»، به احصا و ارزیابی عملکرد جهادسازندگی پرداخته است. آنچه باعث اهمیت کتاب می شود، آن است که نویسنده، خود سالیان زیادی در «نهاد انقلابی جهاد سازندگی» مسئولیت داشته و با «فرزندان انقلاب»، حشر و نشر داشته است و لذا توانسته است زوایای کار را به چیرگی و تسلط کامل برای خوانندگان کالبدشکافی نموده و در واقع صحت و سقم نظریه ها را در میدان عمل، مورد ارزیابی قرار دهد . کتاب، حاصل بیش از 5 سال مطالعه در زمینه نظریات نهادی و تجربه انجام تحقیقی گسترده پیرامون «نهاد جهاد سازندگی» است و ارائه آن به عنوان منبع علمی و دانشگاهی، آن را از ویژگی های منحصربه فردی، برخوردار نموده است . کتاب با دو مقدمه از ناشر و نویسنده آغاز و مطالب در سه بخش، تنظیم شده است. در این کتاب، تلاش شده است تا پس از شناخت ریشه واژه «نهاد» و تعریف آن در حوزه های مختلف علمی، نظریه نهادی در حوزه علوم اداری و مدیریت به طور مفصل تدوین شود و با توضیحاتی درباره مفاهیم و اصطلاحات نهادی، از زاویه ای دیگر، فرایند تحول این نظریه و مطالعات انجام شده، کامل شود .
جملاتی از کاربرد کلمه درامدی بر نظریه نهادی
علاوه بر نظریههای فوق و بر اساس سنگنگارهها و نقش و نگارهای صخرهای موجود در این منطقه، با صحنههای شکار که دلالت بر زندگی اهالی گذشته منطقه مینماید، قدمت میمند به چند هزار سال پیش بر میگردد. مطالعات انجامشده بر سفالهای کشفشده در این منطقه نیز نشان میدهند که نمونههای یافتشده مربوط به دورههای مختلفی از جمله اشکانی، ساسانی، و اسلامی هستند.
درنهایت، زمانی نظریه خورشید مرکزی کوپرنیک بر نظریه زمین مرکزی غالب شد، زمین بین سیارهها جای گرفته و خورشید و ماه با یک انقلاب مفهومی در درک سیارهها، دوباره طبقهبندی شدند. آنگونه که تاریخدان علم، توماس کوهن در کتاب خود، ساختار انقلابهای علمی اشاره کردهاست.
لیکاف آنجایی که مدعی است ذهن "متجسم" است، استدلال میکند که تقریباً تمام شناخت انسان، حتی انتزاعیترین تفکرات، وابسته به تجهیزاتی "درجه پایین" و عینی است و از این تجهیزان به عنوان نظام سازوارهای و عواطف استفاده میکند؛ بنابراین تجسم یافتگی نه تنها ردی بر نظریه دوگانهانگاری است که رویارویی ذهن و ماده را مفروض میداند، بلکه مدعی است تفکر انسانی به صورت اساسی بدون ارجاع به لایه زیرین "جزییات پیادهسازی" فهمیده میشود.
ابرخس در نیقیه (ایزنیک در ترکیه کنونی) زاده شد و شاید در جزیره رودس درگذشته باشد. وی به عنوان یک ستارهشناس که کارش را از ۱۶۲ تا ۱۲۷ ق. م شروع کرد، شناخته میشود. ابرخس به عنوان بزرگترین اخترشناس رصدی باستان و نزد گروهی بزرگترین اخترشناس باستان گرامی داشته میشود. وی نخستین کسی بود که الگوهای کمّی و دقیقی برای حرکات خورشید و ماه ارائه داد. او برای ساخت این الگو یقیناً از پایشها و رصدهایی که احتمالاً از روشهای اندوخته شده ریاضیاتی فرا-کشوری بوده، بهرهبرداری کرده که از بابلیان و میانرودانیها یاری جستهاست. او مثلثات و جدولهای مثلثاتی رسم شده را توسعه و گسترش داد و بسیاری از مسائل مثلثات کروی را حل کرد. افزون بر نظریههای خورشیدی، مَهی و مثلثاتی او، وی نخستین کسی بود که یک روش موثق برای پیشبینی خورشیدگرفتگیها را توسعه داد.
به دلیل اینکه بانکداری ذخیره کسری پول تولید میکند، بنا بر نظریه مقدار کمی پول ارزش پول با افزایش نقدینگی افت میکند. این امر باعث افزایش قیمتها میشود. اقتصاددانان مکتب اتریشی معتقدند که دلیل اصلی افزایش قیمتها و تورم بانکداری ذخیره کسری است.
نتیجه، انتشار دو کتاب مقدماتی در این خصوص بود: «تغییرات نهادی و رشد اقتصادی آمریکا» (۱۹۷۱) با همکاری لنس دیویس، و «ظهور جهان غرب: تاریخ اقتصادی جدید» (۱۹۷۳) با همکاری رابرت توماس. خود هر دو کتاب را نخستین تلاشهای محتاطانه برای گسترش بعضی ابزارهای تحلیل نهادی و کاربست آنها در تاریخ اقتصادی میداند و خود معترف است که هر دوی آنها همچنان بر نظریههای اقتصادی نئوکلاسیک مبتنی و حاوی بخشهای زیاد نادقیق بودند که با منطق جور درنمیآمدند.
تحلیل او از مدرنیته و عقلانیت بهطور چشمگیری بر نظریه انتقادی مرتبط با مکتب فرانکفورت تأثیر گذاشت..
درآمدی بر نظریه ارتباطات جمعی نويسنده دنیس مککوایل با ترجمه پرویز اجلالی
بحث ساختار / عاملیت با مشارکتهایی مانند نظریه جامعهشناختی نیکو موزلیس به تکامل خود ادامه میدهد: چه چیزی اشتباه پیش رفت؟ و مارگارت آرچر نظریه اجتماعی رئالیستی: رویکرد ریختشناسی همچنان به توسعه مداوم نظریه ساختار / عاملیت ادامه میدهد. کار در نظامهای اطلاعاتی توسط ماچ (۲۰۱۰) بر نظریه اجتماعی رئالیستی آرچر و همچنین کاربرد رابرت آرچر (۲۰۱۸) در زمینه سیاست آموزشی تأکید کردهاست. و نظریه سازمان در کارآفرینی، بحثی بین ساراسون و همکاران و مول و مول (۲۰۱۰) از نظریه آرچر برای نقد ساختار با این استدلال استفاده کرد که شروع یک سازمان تجاری جدید باید در چارچوب ساختار اجتماعی و عاملیت درک شود. با این حال، این بستگی به دیدگاه فرد از ساختار دارد که بین گیدنز و آرچر متفاوت است. از این رو، اگر اقشار در واقعیت اجتماعی دارای هستیشناسیهای متفاوتی هستند، باید به عنوان دوگانگی نگریست. علاوه بر این، کنشگران دارای قدرت علّی و نگرانیهای نهایی هستند که سعی میکنند به اشتباه آنها را عملی کنند. مول و مول کارآفرینی را به عنوان مطالعه تأثیر متقابل بین ساختارهای یک جامعه و عوامل درون آن پیشنهاد میکنند.
او هشت شکل مختلف مشارکت را توصیف میکند که در سه دسته طبقهبندی شدهاند: عدم مشارکت، مشارکت نمایشی، و درجات قدرت شهروندی. او طرفدار این است که پروژههای دولتی و فرآیندهای برنامهریزی باید شامل اشکال مشارکت شهروندان باشد که او در پلههای بالاتر نردبان قرار میدهد. حمله انتقادی او بر نظریه و عمل جاری مشارکت شهروندان در برنامهریزی شهری و برنامههای دولتی بسیار تأثیرگذار شده است و بخش بسیار مهمی از پارادایم برنامهریزی مشارکتی است.برنامههای برنامهریزی مشارکتی سطوح و اشکال متنوعی از مشارکت را در خود جای میدهند، اما عموماً از نقد محوری آرنشتاین از برنامههایی استفاده میکنند که هیچ نقشی برای ورودی شهروندان ندارند یا فقط مشارکت نمادین را در بر میگیرند.