دراز رخسار

معنی کلمه دراز رخسار در لغت نامه دهخدا

درازرخسار. [ دِ رُ ] ( ص مرکب ) آنکه رخساری طولانی دارد. کشیده صورت. درازروی. أسیل الخد. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).

معنی کلمه دراز رخسار در فرهنگ فارسی

آنکه رخساری دراز دارد

جملاتی از کاربرد کلمه دراز رخسار

صد دل خسته بهر موئی از آن زلف دراز مهر رخسار تو در دور قمر گرد آورد