در و دوز

معنی کلمه در و دوز در لغت نامه دهخدا

در و دوز. [ دَ / دِ / دُ رُ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) معنی ترکیبی آن دریدن و دوختن است و کسی را گویند که صاحب تجربه و دانا باشد که اگر احیاناً امر غلطی از او سر زند اصلاح آن را به دانستگی تواند. ( لغت محلی شوشتر - نسخه خطی ). درادوزا. دران و دوزان. درانه و دوزانه. رجوع به درادوزا شود. || کسی را گویند که جنگ و صلح و نیکی و بدی را با هم کند. ( لغت محلی شوشتر خطی ) :
سال و نیم است که غمگین دل ورنجورتنی
با بلا بر ستدو داد و در و دوز پدر.سوزنی. || حیله. مکر. تزویر. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) :
ای سوزنیک چون پسر خواجه ٔکلاج
با زرق و لباسات و فسون و در و دوزی.سوزنی

معنی کلمه در و دوز در فرهنگ فارسی

معنی ترکیبی آن دریدن و دوختن است و کسی را گویند که صاحب تجربه و دانا باشد که اگر احیانا امر غلطی از او سر زند اصلاح آنرا به دانستگی تواند کسی را گویند که جنگ و صلح و نیکی و بدی را با هم کند حیله مکر تزویر

جملاتی از کاربرد کلمه در و دوز

ساخته بت‌خانه ها در وی چنان کز تحیر در دهان ماند بنان
ای نامه ز خود به خود نوشته در وی همه نیک و بد نوشته
دست در وی زنید تا برهید روی سویش بعشق و صدق نهید
گر روشنی راز برون افکنم از دل گلبانگ ان الحق ز در و بام برآرم
بر در و زر زبسکه کرم دست معطیش هم بحر گشت زندان ، هم کوه شد حصار
چو عکسش بر در و دیوار بیند به هر جا رو نماید یار بیند