در شاندن

معنی کلمه در شاندن در لغت نامه دهخدا

در شاندن. [ دُ دَ ] ( مص مرکب ) مخفف دُر فشاندن. دُر افشاندن. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). رجوع به شاندن شود.

جملاتی از کاربرد کلمه در شاندن

به روز رستخیز کین که گردان دغا خواهند فرو شاندن بآب تیغ و پیکان گرد میدان را
بهر این مقدار آتش شاندن آب پاک و بول یکسان شد به فن