دانشمندان عامه و مهدی موعود

معنی کلمه دانشمندان عامه و مهدی موعود در دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] دانشمندان عامه و مهدی موعود(عج)، تألیف علی دوانی، فهرستی است از نظریات و اعتقادات صد و بیست تن از مشاهیر و بزرگان عامه درباره مهدی(عج) که از شخص محمد بن الحسن العسکری(عج)، به عنوان «حجت»، «قائم»، «مهدی» و «منتظر» نام برده و اعتراف به وجود مقدس امام زمان(عج) در عقیده شیعه نموده اند.
کتاب به زبان فارسی روان و با استفاده از ادبیات روز، در سال 1353ش، نوشته شده است.
مهم ترین کاری که در این اثر، نسبت به سایر تألیفات همسو، راجع به این دانشمندان انجام شده، این است که آنها را به ترتیب زمان از قرن چهارم هجری تا عصر حاضر، قرن به قرن، شناسانده و تاریخ درگذشت هرکدام را با تتبع بسیار در مظان آنها یادداشت کرده و کتابی بی بدیل را ارائه نموده است.
کتاب با سه مقدمه از مؤلف آغاز و مطالب در دو بخش اصلی ارائه شده است:
مؤلف در مراجعه به برخی از کتبی که در رابطه با موضوع این اثر نوشته شده اند، در بعضی از اسامی، القاب، تاریخ وفیات، اسامی کتب آنها و مطالب و مآخذ، متوجه اشتباهاتی شده که همه را پس از مراجعه به منابع و مدارک مربوطه، تصحیح کرده و توضیح داده است.
آنچه که از سایر کتب موجود در این زمینه نقل شده، به ترتیبی است که خود مؤلف آنها را صلاح دیده؛ یعنی گاهی تقدیم و تأخیری در نقل مطالب وجود دارد تا منظم تر و گویاتر باشند.
[ویکی فقه] دانشمندان عامه و مهدی موعود (کتاب). این کتاب به وسیلۀ مرحوم علی دوانی تالیف شده است.
در این کتاب تلاش شده تا دیدگاه های اهل سنت و روایات ایشان، دربارۀ اثبات وجود و ظهور حضرت مهدی (علیه السّلام) منعکس گردد. کتاب با هدف پاسخ به شبهات و تهمت های ناروایی که برخی از علمای اهل سنت، علیه اعتقادات مذهب شیعه درباره حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مطرح کرده اند، تدوین شده است. نویسنده با بهره گیری از منابع روایی و تاریخی دست اول اهل سنت، درباره مطالب ذیل بحث کرده است. ۱. مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از دیدگاه شیعه. ۲. وجود حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در منابع اولیه اهل سنت.۳. کتاب هایی که علمای اهل سنت درباره حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به رشته تحریر درآورده اند. ۴. اوصاف و شمایل حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف).۵. افسانه سرداب و نام ۱۲۰ تن از بزرگان اهل سنت که مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را فرزند امام حسن عسکری (علیه السّلام) می دانند.
ویژگی کتاب مذکور
از ویژگی های مهم کتاب شمارش برخی از دانشمندان اهل سنت است که به زنده بودن حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) اعتراف کرده اند.
منبع
فرهنگ نامه مهدویت، سلیمیان، خدامراد، ص۲۲۴، برگرفته از مقاله «دانشمندان عامه و مهدی موعود».
...

جملاتی از کاربرد کلمه دانشمندان عامه و مهدی موعود

شاید صحیح‌تر آن باشد که مهدویت‌گرایان حجّتیه را در امر سیاست، مردمی بی‌عمل و کناره‌گیر بشماریم که با همه حکومت‌ها می‌سازندو به معاش خود می‌پردازند تا پایان زمان در رسد و مهدی موعود نقاب از چهره براندازد. نیک روشن است که در شکم این بی‌عملی سیاسی هم طفل دموکراسی پرورده نخواهد شد.
کیسانیه طرفداران محمد حنفیه هستند که برادر ناتنی امام حسن و حسین بود (فرزند فاطمه نبود) و خود را امام ندانست هرچند طرفداران او پس از مرگش افسانه ای ساختند و او را غایب و مهدی موعود دانستند که سرانجام ظهور خواهد کرد. برای همین جزو امامیه محسوب نمی‌شوند.
مکارم شیرازی در تفسیر نمونه، این تفسیر و معنا از اولوالعزم را بهترین تفسیر دانسته‌است که پیامبرانْ صاحبِ شریعت هستند و با آمدنِ شریعتِ آنان، شریعتِ قبلی منسوخ می‌شود. براساس این تفسیر، پیامبرانِ اولوالعزم، دارای مسئولیتِ سنگین‌تری نسبت به سایرِ پیامبران بوده‌اند و برای این مأموریت سنگین، نیاز به عزم و اراده‌ای قوی داشتند. طَبرِسی، مفسر شیعه، در مَجمَعُ الْبَیان به‌نقل از ابن‌عباس و آلوسی، مفسر سنی مذهب، به‌نقل از محمد باقر و جعفر صادق این تفسیر را گزارش کرده‌اند. همین‌طور سُیوطی، مفسر سنی مذهب، این تفسیر را صحیح دانسته‌است. در این‌باره روایتی از علی بن موسی الرضا گزارش شده‌است که براساس آن، پیامبرانِ اولوالعزم به‌جهت صاحبِ عزائم و شرایع بودن، بدین لقب شهره شدند. براساس روایتی از محمد باقر که در بَصائِرُ الدَّرَجات گزارش شده‌است، خدا از آدم دربارهٔ پیامبرِ آخِرُالزَّمان و امامانِ پس از او پیمان گرفت، اما او آن عهد را فراموش کرد و به همین جهت، از میان پیامبرانِ اولوالعزم خارج شد. در ادامهٔ این روایت، علتِ اتّصافِ بعضی از انبیاء به اولوالعزم، عزم و ارادهٔ آنان به عهدی است که خداوند دربارهٔ محمد، امامان پس از او و مهدی موعود بسته‌است. در روایتی دیگر از محمد باقر نیز که کُلَیْنی در کافی گزارش می‌کند، به این مطلب اشاره شده و تأکید می‌شود که محمد نیز به‌جهت عزم نسبت به مهدیِ آخِرالزّمان از اولوالعزم به‌حساب می‌آید.