خیشومی شده
جملاتی از کاربرد کلمه خیشومی شده
حذف همخوانها در گویش نهبندان در مورد همخوانهای انسدادی (/b/, /t/، /d/, /k/، /ʔ/)، سایشی (/z/, /h/)، انسدادی-سایشی (/dʒ/)، خیشومی (/m/, /n/) و روان (/l/) مشاهده شده است. تبدیل همخوانها نیز در جهات مختلفی مانند انسدادی به انسدادی، انسدادی به سایشی، سایشی به انسدادی، انسدادی به خیشومی، سایشی به سایشی، انسدادی-سایشی به سایشی، انسدادی-سایشی به یکدیکر، تبدیل همخوانهای خیشومی به یکدیکر، همخوانهای روان به خیشومی، همخوانهای روان به یکدیکر و همخوانهای غلت به سایشی رخ میدهد.
لهجهٔ بیرجندی دارای ۲۲ همخوان و ۱۳ واکه است. همخوانهای بیرجندی با همخوانهای فارسی معیار تفاوت آشکاری ندارند، جز اینکه واج /ž/ در بیرجندی شنیده نمیشود، اما در واکهها، بیرجندی با فارسی تفاوتهای دارد. واکهٔ میانی نیمبسته و کوتاه //ə به همراه واکههای ā ō, ē, و در مواردی ə در بیرجندی وجود دارد که در فاسی مشاهده نمیشود. ā در بیرجندی، برابرِ â غیرپایانی در بسیاری از واژههای فارسی معیار است که در تقابل با صورت غیرکشیدهٔ خود (a) قرار دارد، مانند balâ (بلا، مصیبت) و bālâ (بالا). این ā که باقیماندهٔ فارسی قدیم است، در برخی از بافتهای آوایی نیز ظاهر میشود، مثلاً اگر از پایان کلمههایی یک هجایی همخوانی حذف شده باشد، واکهٔ a مجاور آن به جبران همخوان حذف شده، کشیده میشود، مانند āx «اخم» و āq «عقد» اما دو واکهٔ ē و ō همان واکههایی هستند که در متون قدیم، «مجهول» خوانده میشدند. این واکهها در فارسی میانه و در سدههای نخستین فارسی نو رواج داشتهاند. اما ظاهراً از سدهٔ ۶ق به بعد از میان رفتهاند. در بیرجندی، ظهور ē نتیجهٔ حذف /h/ و همزه از توالیهای eh و’e است، مانند ētenâ «اعتنا»، ēmâl «اِعمال» و ēterâm «احترام». با این همه، این واکه در برخی از کلمات قدیمتر هم برجای مانده است، مانند dēr «دیر»، xēd «کرت زراعتی» و xēš «خویش، خیش». واکهٔ ō نیز صورت تبدیل شدهٔ â پیش از همخوان خیشومی یا تبدیلی از گروه oh است، مانند کلمات geryō (از geryon «گریان») یا zōr (از zohr «ظهر»)
و بنابراین ممکن است بهطور صحیحتر به عنوان درصد خیشومیشدگی بیان شود. این اصطلاح از کار فلچر و همکارانش سرچشمه گرفت و اکنون در تعدادی از دستگاههای تجاری موجود به کار میرود. تفاوتهای کوچکی در روشی که در دستگاههای مختلف محاسبه میشود، و تفاوتهایی در نحوه جداسازی فیزیکی انرژیهای صوتی دهان و بینی وجود دارد، مانند یک صفحه جداکننده سخت که در مقابل لب بالایی در برابر ماسک پنوموتاکوگراف دو محفظه نگه داشته شدهاست. با این حال، هیچ مطالعه قطعی دربارهٔ تأثیر این تفاوتها بر روی یک متغیر فیزیکی زیربنایی، مانند ناحیه دهانه ولوفارینکس، انجام نشدهاست.