خنده اور

معنی کلمه خنده اور در لغت نامه دهخدا

( خنده آور ) خنده آور. [ خ َ دَ / دِ وَ ] ( نف مرکب ) خنده آورنده. مضحک. مسرت انگیز. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه خنده اور در فرهنگ عمید

( خنده آور ) = خنده دار

معنی کلمه خنده اور در فرهنگ فارسی

( خنده آور ) ( صفت ) آنچه که تولید خنده کند مضحک.

جملاتی از کاربرد کلمه خنده اور

معنى (اتينابك الحكم ) چيست . و ضمير در منهم و لعلهم به كه بر مى گردد آيا مرجعضمير در قلب شاعر است و وجه مناسبت در (لعلهم يرجعون ) چه مى باشد كه بعد ازنقل چند جمله ديگر و ايراد بر آنها گويد: اين بود پاره اى از لغو گوئى اين شخص دراين داستان خنده آور.نويسنده فصل الخطاب از محدثينى است كه كوشش فراوان دارد كهشاذ و غير معمول و بر خلاف قاعده را پى جوئى ودنبال كند، و در اين جا پنداشته است بوسيله امثال آن چه در كتاب دبستان المذاهبنقل شده است گم شده خود را بدست آورده ، معذالك گفته است براى اين سوره اثرى دركتب شيعه نيافته پس چه شگفت است از مولف كتاب دبستان المذاهب كه نسبت اين ادعا را بهشيعه از كجا آورد و به چه مدركى به شيعيان نسبت داده و آن را در كدام كتاب ايشانيافته ، مگر شدنى است كه در كتابها چنين سوره اى باشد؟!
آنها به زودی با فیلم‌های واقع گرایانه خود به اصلی‌ترین تولیدکنندگان اروپا تبدیل شدند، کارهایی مثل: کارگران در حال خروج از کارخانه لومیر و کارهای خنده آوری مثل آبیار آبیاری می‌شود (هر دو در سال ۱۸۹۵) ساخته شده‌اند. در واقع اولین فیلم تاریخ سینما ورود لوکوموتیو بخار به ایستگاه لسیوته است. لومیرها پدر سینمای مستند هستند. اولین نمایش عمومی فیلم موشن پیکچرز در اروپا، متعلق به ماکس و امیل اسکلادا نوسکی بود که با دستگاه آپاراتوس شان بایوسکوپ که یه دستگاه بدون لرزش بود از ۱ تا ۳۱ نوامبر ۱۸۹۵ انجام شد.
بارى او كه به شراب و مستى عادت داشت ، مردى دلقك را با قيافه اى خنده آور و عجيبشبيه به اميرالمؤمنين كرده در مجلس شراب و عيش و نوش خود او را مى رقصاند و اشعارتمسخر آميز مى خواند.

اما احتمال دوّم به طور قطع مردود است ؛ زيرا هيچ كس احتمال نداده و هيچ دليلى نرسيده است كه فقيه جامع الشرايط و آگاه به امور مسلمين ، حقّ حاكميّت نداشته باشد؛ زيرا نتيجه اين سخن اين است كه علم و دانايى به احكام اسلاممانع از حقّ حاكميّت باشد و اين سخن مضحك و خنده آور است ؛ زيرا فرض اين است كه فقيه حاكم ، تمامى شرايط سياسى ، اجتماعى ، آگاهى به امور را داراست ، به اضافه علمبه احكام اسلام .

وارد نـجف شديم به دلالت بعضى رفقاء هموطن رفتم به مقبره ميرزا حسن شيرازى كه درجنب صحن مطهر بود و چسبيده به ضلع شمالى صحن به حجره يك شيخ خراسانى و شبهاگاهى به وعده و غيره مى رفت و در حجره را مقفل مى كرد تا ساعت سه و چهار از شب ، من درپـله هـا در حـجـره مـنـتـظـر مـى ايـسـتـادم خـيـال مـى كـردم كـه شـايـدمـيـل نـدارد بـه حـجـره اش بـيايم و نمى خواهد كليد را به من بدهد و در آن تاريكى شب وغـربـت و بـى مـكـانـى خود گريه مى كردم و از ترس آن كه مبادا صاحب حجره از من بدشبيايد خدمات او را در آن چند روز انجام مى دادم . آب مى آوردم ، چايى مى گذاشتم و از خودمگـوشـت مى گذاشتم و اگر سخنى مى گفت و قصه هاى مضحك مى گفت با آن كه همه آنهارا بـهتر از او مى دانستم ساكت مى شدم و شش دانگ حواس خود را متوجه او مى ساختيم كانهاين قصه را هيچ نشنيده ام و جايى كه خنده آور بود و يا تعجب مى نمودم كه از خنده و تعجبدروغى خود به راستى خنده و تعجب مى كردم . از آن شيخ شب پرسيدم كه آب جارى نجف دركجاست كه اگر بخواهم لباس بشويم كجا بروم .
پس ديگر مجالى براى گفته بعضى از مفسرين نيست كه گفته اند: منظور از بلوغ اشدرسيدن به سى و يا سى و سه سالگى است . و همچنين آن مفسر ديگر كه گفته : منظوراز آن رسيدن به چهل است . علاوه بر اين ، خنده آور است كه همسر عزيز در ايام جوانىيوسف عشقى به وى نورزد تااينكه به چهل سالگى برسد آن وقت عاشقش شود، و او رابه طرف خودش بخواند.
نگارنده گويد: اين حديث خيلى خنده آور است ، چرا ننويسند؟!!! چرا نوشته ها را محو كنند؟!اين حديث يقينا مجعول و غير معقول است كه آن حضرت از نوشتن كه يگانه راه حفظ آثاربود منع فرمايد.
و ثانيا: در روايات نامبرده نفرموده اند: قرآنقبل از بعثت ، يك جا به بيت المعمور نازل شد، و كلمه يك جا را مفسر نامبرده در اثر دقتنكردن در روايات اضافه كرده و ثالثا: تفسير لوح محفوظ به عالم طبيعت تفسيرى استبسيار زشت و خنده آور، و ما نمى دانيم بنا به گفته وى به چه مناسبت عالم طبيعت در كلامخدا لوح محفوظ خوانده شده ؟، آيا از اين جهت است كه عالم طبيعت از تغير و دگرگونىمحفوظ است ؟ كه عالم طبيعت جاى همه دگرگونى ها است چون عالم حركات است و ذواتموجودات سيال و صفاتشان هر لحظه در تغيير است .
این فیلم از مهم‌ترین فیلم‌های کوتاه چاپلین است. او در این فیلم، مانند همیشه در نقش ولگرد ظاهر شده؛ در نقش سربازی دیوانه که در جریان جنگ جهانی اول به ماجراهای خنده آوری می‌پردازد.

مسلما اگر نويسنده المنار تحت تاثير پيش داوريهاى نادرست و تعصب هاى ناروا نبود، و به خود اجازه مى داد كه عقائد شيعه را از خود شيعه بشنود و در كتاب هاى خود شيعه بخواند نه در كتب دشمنان آنها، به خوبى مى دانست كه اين نسبتها نه تنها دروغ و افترا است ، بلكه مضحك و خنده آور است .