خمس در دوره غیبت

معنی کلمه خمس در دوره غیبت در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حکم خمس در دوره غیبت در دو مقوله وجود حکومت اسلامی و نبود آن مورد بررسی قرار گرفته است.
در دوره غیبت دوانگاره زیر در ذهن مجسم می شود:۱. حکم خمس، در نبودن حکومت اسلامی.۲. حکم خمس، با وجود حکومت اسلامی.آیا حکم خمس و وظیفه شیعیان، در این دو فرض، تفاوت دارد.و یا این که تفاوتی در بین نیست؟
حکم خمس در نبود حکومت اسلامی
خمس از آن مقام امامت و بودجه حکومت اسلامی است.براین اساس، ممکن است برخی بپندارند، در زمانی که حکومتی و حاکم مبسوط الیدی وجود ندارد، پرداخت خمس لازم نیست.ولی این دیدگاه، بر خلاف اطلاق دلیلهای خمس، از کتاب و سنت است و برخلاف سیره و روش ائمه علیه السّلام . ائمه علیه السّلام ، با این که حق آنان به دست حاکمان ستم پیشه، غصب شده بود و بیشتر در تقیه به سر می بردند، خمس را مطالبه می کردند و برای جمع آوری آن، نماینده می گماردند. (وان کان (امام) حاضرا غیر مبسوط الید کازمنة الائمة والغیبة الصغری، او غائبا کهذا الزمان فالاقوی ایضا عدم سقوطه وهو المعروف بین الاصحاب رضوان الله علیهم.). با این که گماردن نماینده ممکن بود، مشکلاتی بیافریند. در بحث سیره امامان علیه السّلام تا اندازه ای به این مساله اشاره کردیم.بنابراین، فقها در دوره غیبت، همانند ائمه علیه السّلام در آن هنگام که قدرت و نفوذی نداشتند، باید عمل کنند. یعنی برخی از شؤون حکومت را که سر پرستی آن را در توان دارند، بر عهده گیرند. از جمله دریافت خمس و هزینه کردن آن.
← سرپرست امر خمس در دوره غیبت
خمس حق الاماره و از آن منصب امامت است. در دوره غیبت، هر فقیه جامع الشرایطی که در راس حکومت قرار گرفت، به گونه طبیعی خمس در اختیار او قرار می گیرد.دراین فرض، جایی برای آرای گوناگون دیگری که در کتابهای فقهی در باره خمس در دوره غیبت آمده باقی نمی ماند، چرا که در فرض نبود حکومت و این که خمس، ملک شخصی امام و گروههای سه گانه سادات است، آن نظرها، جایی دارند.براساس دلیلهای ولایت فقیه، همه اختیارات حکومتی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم و ائمه علیه السّلام در عصر غیبت به فقیه واگذار شده است. بنابراین، همان گونه که این بودجه در زمان حیات پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم و ائمه علیه السّلام در اختیار آنان قرار می گرفت، در زمان غیبت نیز باید در اختیار ولی فقیه قرار گیرد.(لما کان المرجع فی امر الخمس هو الامام علیه السلام، ففی عصر الغیبة یرجع فیه الی الحاکم حیث انه الحجة من قبله، ویوصل الیه کله وهو یصرفه فی مصارفه. )چون اختیار دار خمس، در دوره حضور، امام علیه السّلام است، در عصر غیبت، باید حاکم اسلامی سرپرست آن گردد؛ زیرا او حجت از سوی امام علیه السّلام است. پس باید، همه خمس به او داده شود، تا هزینه کند.
اختیارات ولی فقیه از نظر امام خمینی
...

جملاتی از کاربرد کلمه خمس در دوره غیبت

((علت فراوانى پرداخت خمس در اين عصر، وجود وكلايى است كه پرداخت وجوه شرعىبه آنان لازم بود، و همين طور افراد محتاجى وجود داشتند كه از ((سادات ))بوده و كفايتو سرپرستى آنان بر امام عليه السلام واجب بود، ولو از نصيب خودش )) .(491)
وضع خمس در زمان حكومت معاويه از اين قرار بود كه آورديم . اما در موضوع ميراث پيامبرخدا(ص ) در دوره زمامداريش ، ابن ابى الحديد درباره فدك مى نويسد:
اگر عدالتى حاكم باشد، هيچ هاشمى و مطلبى محتاج به صدقه نمى گردد، چرا كهخداوند تبارك و تعالى در كتابش ، قرآن ، خمس را براى بنى هاشم و بنى عبدالمطلبقرار داد، تا با اين خمس در سعه باشند
همين مقصود در نامه هاى آن حضرت به ديگرقبايل عرب كه مسلمان مى شدند نيز صادق است . و همچنين عهدنامه ها و پيمان نامه هاى او؛مانند بخشنامه اش به كارگزارانى كه پس از اسلام آوردن اهالى يمن به آن سامان صادرفرموده ، كه خمس دستاوردها و صدقاتى را كه بر مؤ منين واجب شده ، از ايشان دريافتدارند. و نيز در نامه اى كه پيغمبر خدا(ص ) به قبيله سعد نوشته بود، تا خمس وصدقات را به دو نفر نمايندگانش تحويل دهند. در حالى كه آن قبيله از جنگى بازنگشتهبود تا پيامبر خدا(ص ) از ايشان خمس غنايم جنگيشان را مطالبه كرده باشد؛ بلكه تنهااز آنها خواسته بود تا صدقات خود را از موارد مربوطه و خمس سود و دستاوردهايشان رابپردازند. بنابراين مراد از لفظ خمس در ساير نامه هاى آن حضرت به قبيله هايى كهاسلام آورده بودند، به معناى يك پنجم دستاوردهاى مكاسب و سود معاملات ايشان بوده است.

از ابن عباس روايت شده كه خمس در زمان پيامبر خدا(ص ) به پنج قسمت تقسيم مى شد: خداو پيامبر يك سهم ، ذوالقربى يك سهم ، يتيمان و بينوايان و در راه ماندگان نيز سه سهم .

تفصيل بيشتر را به كتاب خمس در منابع فقهى شيعه ،محوّل مى كنيم . در اينجا موضوع بحث ، تنها اجتهاد ابوبكر در اسقاط سهم ((ذى القربى)) در مقابل نصّ صريح آيه شريفه بود.
جايگاه خمس در تمام آن نامه ها و دستورالعملها، مانند جايگاه صدقه است و هر دوى آن نيزحق خداست در اموال افراد آن قبايل ، بر اساس مقرراتى كه خداوند براموال ايشان وضع فرموده است .
در ارتباط با سهم ذى القربى از ابن عبّاسنقل شده كه خمس در زمان رسول خدا به پنج قسمت تقسيم مى شد امّا ابوبكر، عمر و عثمانسهم رسول و ذى القربى را ساقط كرده و خمس را به سه سهم تقسيم مى كردند. على(ع ) نيز طبق اين نظر و روش عمل كرد و خمس را به سه قسمت تقسيم مى نمود.(6)
سید محمد جواد غروی (شیعه) در کتاب خود چنین می‌نویسد که خمس در هفت چیز است:
صدقه براى حضرت محمد و آل آن بزرگوار صلى الله عليه و آله و سلمحلال نيست . آن گاه از قول شافعى نقل مى كند و مى گويد:(آل محمد افرادى هستند كه صدقه به آنان حرام است و خمس در عوض صدقه براىايشان مقرر شده و اشخاصى كه صدقه بر آنان حرام است همان افرادى هستند كه ازنسل و صلب حضرت هاشم و مطلب باشند.