خلوت کردن با نامحرم

معنی کلمه خلوت کردن با نامحرم در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] شیطان در مکان خلوت با نامحرم، همراه انسان است؛ پس لازم است از خلوت کردن با زنان نامحرم پرهیز کرد تا گرفتار وسوسه های شیطان نشد.
در تعالیم و آموزه های دینی، یکی از مواردی که انسان برای مصونیت و حفظ از گناه، از آن نهی شده است، خلوت کردن با نامحرم است.
← وصیت ابلیس به حضرت موسی
نکته ای که در این جا یاد آوری آن ضروری است، این است که ممکن است گاهی خلوت کردن با نامحرم انگیزه هایی (مانند تحصیل، مشاوره و...) داشته باشد، در این گونه موارد ضروری است، با رعایت موازین دینی و شرعی در مکان های عمومی این کارها را پی گیری کرد تا راه سوء استفاده شیطان بسته شود.
پذیرش حکمت از سوی دشمنان
گفتنی است که اگرچه شیطان دشمن آشکار انسان است و در بسیاری از موارد نباید به حرف او توجه کرد، ولی در آموزه های دینی به پذیرش حکمت ولو از دشمنان خدا نیز سفارش شده است:
← سخنانی از امام علی
...

جملاتی از کاربرد کلمه خلوت کردن با نامحرم

ابوتمام در این بخش نیز مانند بخش اول به اشتراک زنان در میان سپیدجامگان اشاره کرده است اما به نظر می‌آید که در این قسمت او به اطلاعات دقیقی تویه داشته است، او در همین بخش با نقل قول از شخصی به نام عمرو بن محمد که او هم از یکی از پیران بخارای نقل کرده، بیان داشته که هر گروه از سپیدجامگان رئیسیدارند که هر یک از آنان بخواهد همسری اختیار کند ناچار است در شب زفاف ابتدا همسر خود را تسلیم این مرد کند، ولی او در ادامه سخن تأیید کرد که خودش به حقیقت این امر آگاه نیست. ابوتمام در این بخش نیز عنوان کرده که هرگاه مردی قصد خلوت کردن با زنی داشت علامتی بر در آن خانه می‌نهاد، این گفته‌ها ما را یاد نهادی می‌اندازد که مردم شناسان چند شوهری می‌نامیدند که در برخی مناطق از جمله تبت رواج دارد و در پی آن خانواده در پی ازدواج چند برادر با یک زن تشکیل می‌شود که در این بین ارث پدری تقسیم نمی‌شود و باقی می‌ماند و اگر از این ازدواج پسری به دنیا بیاید تمام ارث به او واگذار و اگر دختری به دنیا بیاید و پسری نباشد همه ارث به دختر بزرگتر می‌رسد. این نوع ازدواج‌ها با استناد به اسناد موسوم به اسناد بلخی در میان ایرانیان نیز رواج داشت و ابوریحان نیز به رواج این نوع ازدواج‌ها در مناطقی از شمال افغانستان امروزی و کشمیر نیز بیان داشت.