خلل انداز

معنی کلمه خلل انداز در لغت نامه دهخدا

خلل انداز. [ خ َ ل َ اَ ] ( نف مرکب ) اغتشاش آور. کسی که باعث تباهی در کارها شود. کسی که باعث هنگامه و آشوب گردد. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه خلل انداز در فرهنگ فارسی

اغتشاش آور کس که باعث تباهی در کار ها شود .

جملاتی از کاربرد کلمه خلل انداز

شبکه‌های کامپیوتر بعد از اینکه راه اندازی شدند ممکن است دچار ایرادهای مختلفی گردند، در نتیجه لازم هست تا یک شخص یا شرکت پشتیبانی آن را بر عهده بگیرد تا فعالیت‌های شرکتی که از خدمات شبکه استفاده می‌کند دچار خلل و ایراد نشود و به درستی کار کند.
هر چند مواضع فاشیسم ایتالیایی در باب نژاد از دهه ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۴ دگرگون می‌شد، اما از لحاظ ایدئولوژیکی اصولاً در برابر جامعه یهودی_ایتالیایی تبعیضی قائل نمی‌شدند: موسولینی قبول داشت که اقلیتی کوچک «از روزگار پادشاهان روم» تا به حال در این کشور زندگی کرده‌اند و نباید خللی در این روند تاریخی ایجاد کرد. حتی چند یهودی نیز در حزب ملی فاشیست عضویت داشتند از جمله اتوره اُواتسا(Ettore Ovazza) که در ۱۹۳۵ روزنامه فاشیستی یهودی La Nostra Bandiera (پرچم ما) را راه اندازی نمود.
به هر ناوک که سوی بیدلان اندازی از غمزه مرا صد رخنه در جان صد خلل در کار دین آید