خطیب اموی

معنی کلمه خطیب اموی در لغت نامه دهخدا

خطیب اموی. [ خ َ ب ِ اُ م َ ی ی ] ( اِخ ) حسن بن علی بن خلف اموی. متولد بسال 514 هَ. ق. و متوفی بسال 602 هَ. ق. مکنی به ابوعلی ، ادیب و عالم به فلکیات از اهل قرطبه بود. او در قرطبه متولد شد و در اشبیلیه سکونت کرد و به آنجا درگذشت. او راست کتبی چون : «روضةالازهار» در ادب و «انواء» و «اللؤلؤ المنظوم فی معرفة الاوقات بالنجوم » و «روضة الحقیقة فی بدء الخلیقة» و «تهافت الشعراء» و غیر آن. ( از اعلام زرکلی چ 2 ج 2 ص 22 ).

جملاتی از کاربرد کلمه خطیب اموی

نعمان بن بشیر خزرجی انصاری فرماندار و دولتمرد خلافت اموی، خطیب و شاعر صدر اسلام، راوی حدیث و از انصار و قبیله خزرج بود دربارهٔ مکتب فکری وی نوشته‌اند که عثمانی مذهب بوده‌است. او از معاویه طی فتنه اول پشتیبانی کرد و سپس معاویه او را به عنوان فرمانروای کوفه و یزید به عنوان فرمانروای حمص گمارد. نعمان در نهایت در ۶۴ سالگی کشته شد. از او دیوان شعری برجای مانده‌است.
در سال ۴۱ قمری معاویه همه خطیبان و امامان جمعه را در سراسر دنیای اسلام، مکلف کرد که در خطبه‌هایشان علی بن ابی طالب را لعن کنند، مردم سیستان زیر بار این ننگ نرفتند و حتی این امتناع را در قرارداد صلح با حاکمان اموی گنجاندند. با اینکه در همان زمان خاندان زیاد بن ابیه از طرف معاویه بر سیستان حکم می‌راندند، مردم سیستان از ارتکاب آن عمل ننگین سر باز زدند و حکام وقت، ناچار آنها را آزاد گذاشتند.
نقل‌های متعددی از این روایت وجود دارد که در همه آنها جایگاه علی نسبت به محمد به جایگاه هارون نسبت موسی تشبیه شده‌است. به گزارش دانشنامه جهان اسلام، بیشتر اختلاف‌های صورت گرفته در متن روایت نیز به سبب تکرار روایت در مناسبت‌های مختلف بوده‌است. از اختلاف‌هایی که در متن روایت گزارش شده‌است، گزارش خطیب بغدادی از ولید بن عبدالملک اموی است که در آن کلمه «هارون» به صورت «قارون» گزارش شده‌است.