[ویکی فقه] خشوع در برابر قرآن (قرآن). مؤمنان به قرآن همواره در مقابل قران خشوع و خضوع دارند. در این مقاله آیات مرتبط با خشوع در برابر قرآن معرفی می شوند. خشوع در برابر خدا و قرآن، از اوصاف مؤمنان به قرآن، هنگام متذکّر شدن از آن:إِنَّما یُؤْمِنُ بِآیاتِنَا الَّذِینَ إِذا ذُکِّرُوا بِها خَرُّوا سُجَّداً وَ سَبَّحُوا بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ هُمْ لا یَسْتَکْبِرُونَ. سجده/سوره۳۲، آیه۱۵. خضوع عالمان (علمای اهل کتاب)، در برابر قرآن، هنگام استماع آیات آن:قُلْ آمِنُوا بِهِ أَوْ لا تُؤْمِنُوا إِنَّ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهِ إِذا یُتْلى عَلَیْهِمْ یَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ سُجَّداً وَ یَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ یَبْکُونَ وَ یَزِیدُهُمْ خُشُوعاً. اسراء/سوره۱۷، آیه۱۰۷. ازدیاد خشوع عالمان حق پذیر، در برابر خدا و قرآن، هنگام تلاوت آیات قرآن بر آنان:قُلْ آمِنُوا بِهِ أَوْ لا تُؤْمِنُوا إِنَّ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهِ إِذا یُتْلى عَلَیْهِمْ یَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ سُجَّداً وَ یَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ یَبْکُونَ وَ یَزِیدُهُمْ خُشُوعاً. اسراء/سوره۱۷، آیه۱۰۷. ...
جملاتی از کاربرد کلمه خشوع در برابر قران
پس ، خدا را با ياد حسين عليه السلام بسيار ياد كنيد، با ياد بزرگ مردى كه ياد او به
ياد خدا برمى گردد و قلبهايتان با گريه بر حسين و برپا ساختن سوگوارى او نرم
و خاشع گردد، كه خشوع به ياد او، به خشوع در برابر خدا برمى گردد.
O امام صادق عليه السلام فرمود: مراد از خشوع در نماز، فرونهادن چشم است .(56)
1 - خشوع در نماز، يكى بزرگترين نشانه هاى ايمان است كه با معرفت انسان به خداىمتعال شكل مى گيرد چون خويشتن را در مقابل عظمت الهى مى بيند و با تمام وجودش تعظيممى كند.
خشوع قلبى است كه به خشوع در برابر خدا برمى گردد و قلب خاشع در برابر حسين
عليه السلام جايگاه عشق خدا مى شود و نمونه
كامل قلبى كه ايمانش براى خدا خالص است ، آن است كه خشوعش در برابر حسين عليه
السلام به خشوع در برابر خدا و ذكرخدا بازگردد، نظير
اصل ذكر و سپاس ، چرا كه هر موجودى به طور تكوينى سپاس خدايش را مى گذارد و در
برابر او خضوع مى كند، امّا پاداش و فضيلت
كامل ، نه براى سپاس و خضوع تكوينى است ، بلكه از آنِ موجودى است كه با اراده و
اختيار و با همه شرايط سپاس و ستايش ، در برابر خدا خشوع و خضوع كند.
بعضى از كسانى كه شاهد اين تعقيب بوده ، مى گويد: اله مسلمانان (يعنى محمد (صلىاللّه عليه و آله ) به نزد مسلمين آمد، در حالى كه جمعيتى انبوه از پيروانش ، پيرامونش راگرفته بودند و طبل و شيپور و بوق و سرنا مى نواختند، بوق و سرنائى كه همه ازنقره بود، آواز مى خواندند و مى رقصيدند، تا او را با سرور و خوشحالى بهلشكرگاه آوردند، و خليفه اش در لشكرگاه منتظر او بود. همينكه او را ديد بزانو ايستادو شروع كرد به عبادت او و خضوع و خشوع در برابرش ).
معناى قنوت ، اطاعت ، دعا، توجّه به خدا و خشوع در نماز است . و در نماز، يكى ازمستحبّات است كه دست را تا مقابل صورت آورده و دعا كنند. گرچه مرحوم صدوق ، آنراواجب دانسته است .
به وسيله سجده و ركوع و خضوع و خشوع در برابر عظمت خدا به او تقرب جوى .
به وسيله سجده و ركوع و خضوع و خشوع در برابر عظمت خدا به او تقرب جوى . (غررالحكم ، ص 356).
O از اين آيه و دو آيه قبل بدست مى آيد كه خشوع در برابر خداوند متعال (نماز) و داشتن روحيّه ايثار و انفاق و تعاون و حفظ حقوق ديگران و اميد به آينده اى روشن و پاداش هاى بزرگ الهى ، از آثار تقوى است .
بـعـيـد نـيست منظور از سه آيه نخست اين سوره ، سه آيه اى است كه بعد از جمله قد افلحالمؤ منون آمده كه يكى دعوت به خشوع در نماز، و ديگرى دعوت به پرهيز از هر گونهكار لغو و بيهوده ، و سومى دعوت به زكات مى كند، كه يكى رابطه انسان است با خدا وديگرى با خلق ، و ديگرى با خويشتن ، و منظور از چهار آيه اخير آيه 115 به بعد استكـه سـخـن از بـيهوده نبودن خلق ، و مساءله معاد، و سپس توحيد، و سپس انقطاع الى الله وتوجه به پروردگار بحث مى كند.