خره زا

معنی کلمه خره زا در لغت نامه دهخدا

خره زا. [ خ ُرْ رَ ] ( اِخ ) قریه ای است فرسنگی بیشترمیانه شمال و مغرب اشفایقان. ( فارسنامه ناصری ).

معنی کلمه خره زا در فرهنگ فارسی

قریه ایست فرسنگی بیشتر میانه شمال و مغرب اشفایقان .

جملاتی از کاربرد کلمه خره زا

و هركس ، درِ هر خانه اى را زياد بكوبد، بالا خره باز خواهد شد!...)(18)
لفظ ((دموكراسى )) از دو كلمه يونانى آمده است كه يكى به معناى ((مردم ))(777) وديگرى به معناى ((حكومت ))(778) است ، پس دموكراسى يعنى يك نوع حكومتى كه در آن، خود مردم بر خودشان حكومت مى كنند و ترتيب آن هم اين است كه مردم فرمانروايان وقانون گذارانى براى خود بر مى گزينند و بالا خره در تعريف آن چنين گفته اند:((حكومت مردم به وسيله مردم و براى مردم )).
نشست تو در خره اردشیر کجا باشد ای مرد مهمان‌پذیر
چو شیر اندر آمد میان بره همه رزمگه شد ز کشته خره
حاكم اسلامى مانند ساير رهبران جهان بايد عهده دار كليه امور اجتماعى ، سياسى ،قضايى ، اجرايى ، فرهنگى و غيره باشد و بالا خره سرپرستى كليه امورى كهمربوط به مصالح كشور است با اوست و در راءس تمام امور بايد قرار گيرد، بهگونه اى كه نظر و فرمان او لازم الاجراء وقابل تنفيذ باشد، البته بارعايت قانون واحكام تابعه در آن كشور.
لای‌ها ذرات ریز معدنی خاک، حدِّفاصل رُس و ماسه، با قطر بین ۰/۰۵ تا ۰/۰۰۲ میلی‌متر ۲ هستند. به لای، گل‌ماسه، خره، و لیمون هم گفته می‌شود.
خواب بر چشم همه غالب گشت دیدم آن سیّده نرّه خره
که گر چند رامش خوش و خرمست نخوانمش دل پر خره در غمست
گرد خانه کتابهای سره از خری همچو خشت کرده خره