خراطی کردن

معنی کلمه خراطی کردن در لغت نامه دهخدا

خراطی کردن. [ خ َرْ را ک َ دَ ] ( مص مرکب ) در روی چیزی عمل خراطی انجام دادن. در چیزی خراطی اجرا کردن.

معنی کلمه خراطی کردن در فرهنگ فارسی

در روی چیزی عمل خراطی انجام دادن در چیزی خراطی اجرا کردن .

جملاتی از کاربرد کلمه خراطی کردن

کولی‌های لرستان در گروه گورنی‌ها شناخته می‌شوند، در کنار ایلات و عشایر لرستان استقرار داشته و ضمن نواختن ساز و دهل موسیقی در داوِت [dawet] (عروسی) و چَمَر[čæmær] (مجلس ختم) و با ساخت انواع وسایل کشاورزی از جمله غربال، داس، انواع آشیر (وسیله باد دادن خرمن جهت جدا کردن دانه از کاه) و نیز سلاح‌های گرم دست‌ساز با عشایر وارد مبادله اقتصادی نیز می‌شدند. علاوه بر آن به کشاورزی بسیار محدودی در زمین‌های نامرغوب پر شیب که حق مالکیتی نسبت به آن نداشته نیز مشغول بوده اند؛ که در جریان اصلاحات ارضی، زمین‌های یاد شده ملی و مرتع اعلام شده و از کشاورزی در آن‌ها جلوگیری شد. گورنی‌ها سابقه حضور خود در لرستان را به حدود هفتاد سال پیش برمی‌گردانند. آن‌ها از کرمانشاه به این منطقه نقل مکان کرده اند، انتقال درابتدا به صورت دوره‌گردی بوده‌است که پس از آن در کنار برخی از طوایف ساکن شده و به کار خراطی و ساخت ابزار آلات کشاورزی مشغول شده‌اند. همکاری در امور زراعی با طوایف دیگر که این کارها معمولاً در مقابل دستمزد که اغلب به صورت کالا پرداخت می‌شد از دیگر فعالیت‌های کولی‌ها بوده‌است