خدمت رسیدن. [ خ ِ م َ رِ دَ ] ( مص مرکب ) بحضور کسی رسیدن. بمجلس بزرگی وارد شدن. بحضرت درآمدن. بحضور آمدن. درآمدن بر کسی. تشرف حاصل کردن. ( این ترکیب در موردی بکار می رود که گوینده بقصد احترام از حضور در مجلس مخاطب یا کس دیگر یاد کند ). - خدمت کسی رسیدن ؛ بحضور او درآمدن. مشرف شدن. نزد وی رفتن. نزدیک کسی شدن. - || تعبیریست طعن آمیز از گوشمالی دادن. جزای فعل زشت را دادن. مکافات بدرفتاری کردن.
معنی کلمه خدمت رسیدن در فرهنگ فارسی
بحضور کسی رسیدن بمجلس بزرگی وارد شدن .
جملاتی از کاربرد کلمه خدمت رسیدن
برپایه بیانیه بنیانگذاری این مکتب که آندره برتون نوشت، یکی از اهداف آن آشتی میان واقعیت و رؤیا برای رسیدن به یک واقعیت مطلق یا فراواقعیت بود. برتون در جنگ نخست جهانی بهعنوان روانشناس در یک بیمارستان جنگی خدمت کرده بود و با دیدگاههای روانکاوانه فروید دربارهٔ تحلیل رؤیا و لایههای پنهان ناخودآگاه آشنایی داشت. آندره برتون و لویی آراگون که هر دو پزشک بیماریهای روانی بودند از تحقیقهای فروید الهام گرفتند و پایه مکتب جدید خود را بر فعالیت ضمیر ناخودآگاه بنا نهادند.
موتسارت در ۲۷ ژانویهٔ ۱۷۵۶ در شهر سالزبورگ در کشور اتریش امروزی، که یکی از مراکز هنریِ فعال و بسیار مهم موسیقی اروپا بود، از لئوپولد موتسارت و آنا ماریا موتسارت به دنیا آمد. مدارک تولدش نام کاتولیکِ او را یوهانِس کروزُستُموس وُلفگانگوس تِئوفیلوس موتسارت نشان میدهند. از این پنج نام، دو نام اول نامهای مذهبیِ کاتولیک بودند و کاربرد روزمره نداشتند. قسمت چهارم نام او، «تِئوفیلوس»، به زبان آلمانی یعنی محبوب خداوند، در زبان لاتین معنی «آمادئوس» میدهد، و به زبان فرانسه «آماده» تلفظ میشود. خودِ موتسارت ترجیح میداد که به نام «ولفگانگ آماده موتسارت» شناخته شود و همیشه بالای هر صفحهٔ کارش را با این اسم امضا میکرد. پدرش لئوپولد که در دربار اسقف خدمت میکرد، آهنگساز و ویولنیست بسیار مشهوری بود. ولفگانگ، از همان اوان کودکی، چنان نبوغی از خود نشان داد که پدرش همهٔ کارهای خود را رها کرد و بهطور جدی و مستمر به آموزش و تربیت فرزندش پرداخت. موتسارت، پیش از رسیدن به ۱۲سالگی، نوازندهای چیرهدست در پیانو، ویولن و ارگ شد و چندین اثرِ بزرگ و کوچک تصنیف کرد.
یهودیت هنجاری صلح طلبانه نیست و خشونت در خدمت دفاع از خود در آن پذیرفته است. جی. پاتوت برنز اظهار میکند که سنت یهودی به وضوح اصل به حداقل رساندن خشونت را مطرح میکند. این اصل را میتوان اینگونه بیان کرد: «(هرجا) قانون یهود اجازه میدهد که خشونت از وقوع شر جلوگیری کند، الزام میکند که از حداقل خشونت برای رسیدن به هدف استفاده شود.»