خجالت زده شدن
معنی کلمه خجالت زده شدن در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه خجالت زده شدن
با سر برآوردن روح و اراده، زنجیری شکسته نشد، بلکه قفل صرفاً از بین رفت. زنجیر از هم پاشید و آزاد شدگان متحیر، درمانده، خجالت زدهاند …
حضرت از اين كه از گرفتارى چاه و به دنبال آن بردگيش نامى به زبان نياورد، ظاهراروى همان جوان مردى و بزرگواريش بود كه نخواست برادران را خجالت زده كند وآزارهايى كه از آنان ديده بود، اظهار كند و آن خاطره هاى تلخ را تجديد نمايد.
حضرت از اين كه از گرفتارى چاه و به دنبال آن بردگيش نامى به زبان نياورد، ظاهراًروى هـمـان جـوان مـردى و بـزرگـواريـش بـود كـه نـخواست برادران را خجالت زده كند وآزارهايى را كه از آنان ديده بود، اظهار كند و آن خاطره هاى تلخ را تجديد نمايد.
جاناتان دیویس در مصاحبه ای برای گاردین گفت که وقتی ۱۸ ساله بود، خانه را ترک کرد زیرا احساس میکرد "دشمن عمومی شماره یک" است و همچنین نامادری اش از او متنفر بود و پدرش نیز بسیار خجالت زده بود.
روزى از روزها متوكّل به آن شخص هندى گفت : چنانچه علىّ بن محمّد هادى (صلوات اللّه وسلامه عليه ) را در جمع عدّه اى شرمنده و خجالت زده كنى ، هزار دينار هديه خواهى گرفت.
لری زکلین یک نوجوان بود که به همراه پدر و مادر معتاد خود زندگی میکرد. در یکی از روزها که در مدرسه بود، مادر لری شرم سار و خجالت زده میشود از اینکه معتاد است و تصمیم میگیرد خودش را در استخر غرق کند. وقتی لری از مدرسه میآید با این صحنه مواجه میشود (در همان روز به قدرتهای خودش پی میبرد که دزیدن قدرتهای جادویی است) ناراحت میشود و افت تحصیلی میکند. پدرش هم افسرده میشود ولی با این وجود سعی میکنند یک پدر نمونه برای او باشد.
پس از آن ، زن خجالت زده شد و گفت : شما را خسته و ناراحت كردم ، بيش از اين مزاحم شمانمى شوم .
البته دعايى كه از صميم قلب انجام شود، تاثير دارد. حضرت قمر بنى هاشم عليه السلام محبت فرمودند، بچه در رحم مادر به پاكدامنى مادرش گواهى داد و آن مومنه باكمال عزت و احترام از حرم اباالفضل العباس عليه السلام به خانه برگشت . شوهر آنزن خيلى خجالت زده شد و از همسر خويش طلب عفو كرد.
پدر دختر وقتى جريان را به دخترش مى گويد، در جواب مى گويد: حاضرم زن او بشوم تا پيش خدا و ائمه اطهار عليه السلام خجالت زده نباشم .
فاطمه عليه ا السلام جواب سوال او را داد، مسئله دومى راسوال كرد و حضرت جواب او را داد، مسئله سوم ، چهارم تا دهم را پرسيد و حضرت جواب همه پرسشهاى او را داد. آنگاه آن زن از كثرت سوالهايى كه كرده خجالت زده شد و عرض كرد بيش از اين مزاحم نمى شوم اى دختر رسول خدا.