خبردار گفتن

معنی کلمه خبردار گفتن در لغت نامه دهخدا

خبردار گفتن. [ خ َ ب َ گ ُ ت َ ] ( مص مرکب ) بردابرد گفتن . || هشدار دادن.

معنی کلمه خبردار گفتن در فرهنگ فارسی

آگاهی دادن اطلاع دادن

جملاتی از کاربرد کلمه خبردار گفتن

533 - امام محمد باقر عليه السلام فرمود:رسول خدا صلى الله عليه و آله به گروهى گذر كرد كه سنگى را بلند كرده وحمل مى كردند، حضرت فرمود: اين چيست ؟ عرض كردند: با اين كار مقاوم ترين و قوىترين را مى آزماييم . حضرت فرمود: آيا شما را خبردار سازم كه مقاوم ترين و قوىترين شما كيست ؟ عرض كردند: آرى اى رسول خدا. حضرت فرمود: مقاوم ترين وتواناترين شما كسى است كه هرگاه خوشنود باشد خوشنودى اش او را به گناه وباطل نيفكند و هرگاه خشمگين باشد خشمش او را از گفتن حق بيرون نبرد و هرگاه استيلا وتسلط پيدا كند چيزى را كه حق او نيست به ناحق نگيرد.

كلمه (ويل ) به معناى قبح و زشتى است ، و هر بدى را كه مايه اندوه آدمى شود(ويل ) مى گويند، مانند مردن يا مصيبت ديدن يا جنايت فجيع يا رسوائى وامثال آن ، و اين ندا در جايى گفته مى شود كه طرف بخواهد بطور كنايه بفهماند كه آن مصيبت ، آن امر فجيع ، آن رسوايى و... دارد مى رسد، پس وقتى گفته مى شود: (ياويلى ) معنايش اين است كه مصيبتم رسيد، خاك بر سرم شد و آنچه مايه اندوه من است برسرم آمد، و آوردن حرف (تاء) و گفتن : (يا ويلتى ) زمانش وقتى است كه بخواهندهمان ويل را فرياد بزنند و ديگران را خبردار كنند.