خارج گشتن

معنی کلمه خارج گشتن در لغت نامه دهخدا

خارج گشتن. [ رِ گ َ ت َ ] ( مص مرکب ) بیرون شدن. بیرون رفتن. مقابل داخل شدن.

معنی کلمه خارج گشتن در فرهنگ فارسی

بیرون شدن بیرون رفتن

جملاتی از کاربرد کلمه خارج گشتن

گه گشتن چو مور از خط ناورد نه خارج یا بی او را و نه داخل