خارج زدن

معنی کلمه خارج زدن در لغت نامه دهخدا

خارج زدن. [ رِ زَ دَ ] ( مص مرکب ) زر قلب ناروا بسکه زدن یعنی خارج از دارالضرب. ( آنندراج ). زر قلب را خارج از دارالضرب سکه زدن. از مصطلحات. ( غیاث اللغة ). مقابل رائج. ( آنندراج ). رجوع به رائج شود :
بی اصول قدمش سکه رائج نزنی
خارجی واقف دم باش که خارج نزنی.میرنجات ( از آنندراج ).رجوع به خارج نزدن شود.

معنی کلمه خارج زدن در فرهنگ فارسی

زر قلب ناروا بسکه زدن یعنی خارج از دارالضرب .

جملاتی از کاربرد کلمه خارج زدن

در فصل ۹۵/۱۹۹۴ یکی از بازیکنان مهم و اصلی تیم اسپارتا بود که با این تیم به سومین قهرمانی پیاپی لیگ هم دست یافت. ندود ۲۷ بازی کرد و شش گل هم وارد دروازه حریفان کرد. فصل ۹۶/۱۹۹۵ بهترین فصل بازی او تا آن زمان بود. او تبدیل به ستاره تیم شده بود و با زدن ۱۴ گل در ۲۷ بازی توجه باشگاه‌های خارجی را هم به سوی خود جلب کرد. پیش از همه آیندهوون هلند به جذب او علاقه نشان داد و قراردادی یک ساله با وی به امضاء رسانید.
در ۲۱ مارس ۱۹۳۹ در طول جلسهٔ شورایعالی فاشیسم، ایتالو بالبو "لیس زدن چکمه‌های هیتلر" توسط موسولینی را محکوم نمود، و سیاست خارجی ژرمن گرای دوچه اش را مورد انتقاد قرار داد چراکه ایتالیا را به سوی فاجعه سوق می‌داد و اظهار داشت "درها به سوی بریتانیاً هنوز گشوده‌است و اتحاد با آلمان برای ایتالیا اجتناب ناپذیر نیست. هرچند یک عضو شورایعالی حزب مانند بالبو خواستار روابط نزدیک با برلین نبود اما تسلط موسولینی بر دستگاه سیاست خارجی بدین معنا بود که چنین مخالفت‌هایی ناچیز انگاشته شدند.