حکم جاسوسی

معنی کلمه حکم جاسوسی در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حکم جاسوسی (قرآن). جاسوسی، کسب اطلاعات محرمانه و دادن آن ها به دشمن است.
جاسوسی برای دشمن جایز نیست.«یـایها الرسول لا یحزنک الذین یسـرعون فی الکفر من الذین قالوا ءامنا بافوههم ولم تؤمن قلوبهم ومن الذین هادوا سمـعون للکذب سمـعون لقوم ءاخرین... ولهم فی الاخرة عذاب عظیم؛ ای فرستاده خدا! آنها که در مسیر کفر شتاب می کنند و با زبان می گویند: ایمان آوردیم» و قلب آنها ایمان نیاورده، تو را اندوهگین نسازند! و همچنین گروهی از یهودیان که خوب به سخنان تو گوش می دهند، تا دستاویزی برای تکذیب تو بیابند؛ آنها جاسوسان گروه دیگری هستند که خودشان نزد تو نیامده اند؛ آنها سخنان را از مفهوم اصلیش تحریف می کنند، و به یکدیگر می گویند: اگر این که ما می خواهیم به شما داده شد و محمد بر طبق خواسته شما داوری کرد، بپذیرید، وگرنه از او دوری کنید! ولی کسی را که خدا بر اثر گناهان پی درپی او بخواهد مجازات کند، قادر به دفاع از او نیستی؛ آنها کسانی هستند که خدا نخواسته دلهایشان را پاک کند؛ در دنیا رسوایی، و در آخرت مجازات بزرگی نصیبشان خواهد شد». (منظور از «سماعون» منافقان و یهود و مقصود از «لقوم آخرین» یهودیان خیبر است که در حضور پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) نبودند و منافقان و گروهی از یهودیان برای شان جاسوسی می کردند).
جاسوسی برای منافقان
«... وفیکم سمـعون لهم والله علیم بالظــلمین؛ اگر آنها همراه شما بسوی میدان جهاد خارج می شدند، جز اضطراب و تردید، چیزی بر شما نمی افزودند؛ و بسرعت در بین شما به فتنه انگیزی و ایجاد تفرقه و نفاق می پرداختند؛ و در میان شما، افرادی سست و ضعیف هستند که به سخنان آنها کاملاً گوش فرامی دهند؛ و خداوند، ظالمان را می شناسد». (مقصود از «فیکم»، رزمندگان جنگ تبوک است. «سماعون لهم» یعنی جاسوسانی برای منافقان).
جاسوسی برای مشرکان
«یـایها الذین ءامنوا لا تتخذوا عدوی وعدوکم اولیاء تلقون الیهم بالمودة وقد کفروا... تسرون الیهم بالمودة وانا اعلم بما اخفیتم وما اعلنتم ومن یفعله منکم فقد ضل سواء السبیل؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگیرید! شما نسبت به آنان اظهار محبّت می کنید، در حالی که آنها به آنچه از حقّ برای شما آمده کافر شده اند و رسول اللّه و شما را به خاطر ایمان به خداوندی که پروردگار همه شماست از شهر و دیارتان بیرون می رانند؛ اگر شما برای جهاد در راه من و جلب خشنودیم هجرت کرده اید؛ پیوند دوستی با آنان برقرار نسازید! شما مخفیانه با آنها رابطه دوستی برقرار می کنید در حالی که من به آنچه پنهان یا آشکار می سازید از همه داناترم! و هر کس از شما چنین کاری کند، از راه راست گمراه شده است!». («تلقون الیهم بالمودة» یعنی اخبار و اسرار پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم را به دلیل مودتی که بین شما و مشرکان است به آنان می رسانید. آیه درباره «حاط بن ابی بلتعه» است که آماده شدن پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم برای جنگ با مشرکان را به آنان نوشت).

جملاتی از کاربرد کلمه حکم جاسوسی

روابط بهاءالله با حاکمان محلی خوب بود، به جز زمانی که چند بهائی افراطی بدون اطلاع بهاءالله سه ازلی را که برای حکومت عثمانی جاسوسی می‌کردند و محلی‌ها را علیه بهائیان می‌شوراندند، کشتند. بهاءالله این اقدام را شدیداً محکوم کرد، اما محدودیت‌هایش بیشتر شد. کمی بعد اما روابط مقامات و مردم محلی با بهاءالله و زندانیان بهائی رو بهبود نهاد. بهاءالله و همراهانش در ۱۲۴۹ ش؛ یعنی ۱۸۷۰ میلادی اجازه یافتند زندان را ترک کنند ولی همچنان زندانی به‌شمار می‌رفتند و اجازه نداشتند شهر عکا را ترک کنند. بهاءالله به مدت هفت سال از ۱۲۴۹ش. تا ۱۲۵۶ش. مطابق با ۱۸۷۰ تا ۱۸۷۷ میلادی در خانه‌های مختلفی در عکا زندگی کرد از جمله بیت عبود و بیت عبدالله پاشا. سلطان عبدالعزیز در سال ۱۸۷۶ از سلطنت خلع شد و متعاقباً حکم زندان بهاءالله و همراهانش ملغی شد و بهاءالله توانست بعد از ۹ سال از عکا خارج شود. مفتی عکا در زمان حیات بهاءالله به او ایمان آورد و حاکم عکا به بهاءالله احترام می‌گذاشت. در اواخر دههٔ ۱۲۳۹ش. و اوایل دههٔ ۱۲۴۰ش. (اواخر دهه ۱۸۶۰ و اوایل دههٔ ۱۸۷۰ میلادی، بیشتر بابی‌های ایران به بهاءالله ایمان آورده و بهایی شدند. وی در عکا، به درخواست پیروانش برای کتابی در مورد شریعت و مناسک مذهبی، کتاب اقدس را ارائه کرد و آن را وحی الهی و جایگزینی برای قرآن و کتاب بیان دانست.