[ویکی فقه] حَمّاد بن اُسامَة، بن زید قُرَشی، محدّث و حافظ کوفی در قرن دوم می باشد. کنیه اش ابواُسامه و از موالی بنی هاشم (عباسیان) بود. تاریخ ولادت حماد به نوشته ذهبی ، حماد در حدود ۱۲۰ به دنیا آمد.این سخن براساس گفته ابن سعد است که حماد را در هنگام وفات، هشتاد ساله ذکر کرده است. محل رشد حماد باتوجه به شهرت حماد به کوفی و اغلب مشایخ وی که محدّثان کوفی بودند. ، وی احتمالا در کوفه پرورش یافته، چنان که سفیان ثوری او را عاقل ترین جوان اهل کوفه خوانده است مشایخ حماد ...
جملاتی از کاربرد کلمه حماد بن اسامه کوفی
همانند اين حديث با چهار سند از هر يك از اين چهار نفر: حمران بن اعين (995) و ابوبصير (996) و ابوالاءعز و حماد بن عثمان (997) نيز آمده است (998).
و در كـافـى به سند خود از حماد بن عيسى ، از امام صادق (عليه السلام ) روايت آورده كه گـفـت : از آن جـناب شنيدم كه فرمود: دعا كن و مگو مقدرات تقدير شده و دعا تغييرش نمى دهد
حديث : 11 حدثنى محمد بن الحسن رضى الله عنهقال حدثنى الحسين بن الحسن بن ابان عن الحسين بن سعيد عن حماد بن عيسى عن ابراهيم بنعمر رفعه الى ابى عبدالله عليه السلام فىقول الله عزجل (آن الحسنات يذهبن السيئات )قال صلاه المومن بالليل تذهب بما عمل من ذنب بالنهار.
حديث : 1 حدثنى محمد بن الحسن رضى الله عنهقال حدثنى محمد بن الحسن الصفار عن يعقوب بن يزيد عن حماد بن عيسى عن حريز عنزراره و محمد بن مسلم عن ابى جعفر عليه السلامقال كان امير المومنين عليه السلام يقول من قرا خلف امام ياتم به فمات بعث على غيرالفطره .
مجازات عيب جويى از مومن و بردن آبروى او حديث : 1 ابى رحمه اللهقال حدثنى سعد بن عبدالله عن محمد بن الحسين بن ابى الخطاب عن حماد بن عيسى عنربعى عن الفضيل بن يسار قال قال ابو عبدالله عليه السلام ما من انسان يطعن فى عينمومن الا مات بشر ميته و كان يتمنى ان يرجع الى خير.
مجازات حمد و سوره خواندن در حال اقتدا به امام جماعت حديث : 1 حدثنى محمد بن الحسن رضى الله عنهقال حدثنى محمد بن الحسن الصفار عن يعقوب بن يزيد عن حماد بن عيسى عن حريز عنزراره و محمد بن مسلم عن ابى جعفر عليه السلامقال كان امير المومنين عليه السلام يقول من قرا خلف امام ياتم به فمات بعث على غيرالفطره .
شافعى مى گويد: چون آنان اهل كتاب اند بنابراين نكاح دائم با آنان روا باشد. از امامصادق روايت شده كه فرموده : (( لا باس بالرجل ان يتمتع بالمجوسية . )) و ماننداين روايت از طريق محمد بن سنان و حماد بن عيسى از حضرت رضا عليه السلام نيزنقل شده است و همچنين در جواز نكاح موقت با مجوسيه روايتى از حضرت على عليه السلامنيز نقل گرديده است و مرحوم شيخ طوسى رضوان الله عليه در كتاب مبسوط ج 4 ص 210 و صاحب جواهر رضوان الله عليه در ج 5 ص 135 داستان زردشتيان شهر هجر يمنرا كه رسول اكرم (ص ) از آنان جزيه را قبول نموده آورده اند و از اين طريق خواسته اندكه زرتشتيان را در رديف اهل كتاب قرار دهند. جهت اطلاع بيشتر در اين باره به كتاباهل الكتاب عقيدة و زواجا مراجعه شود.(524)
در كافى از حماد بن زيد (1070) آمده است كه امام صادق (ع ) فرمود: چون خداى تعالىپيامبرش (ص ) را به سوى خود فراخواند، فاطمه (س ) را به سبب فقدان پدر آن چنانحزن و اندوه فرا گرفت كه سنگينى آن را بجز خداىعزوجل كسى ديگر نمى داند. اين بود كه خداوند فرشته اى را ماءمور ساخت تا با وى بهسخن گفتن بپردازد و غم از چهره اش بزدايد...تا آنجا كه مى فرمايد: فاطمه (س ) ماجرارا به على (ع ) گفت و امام نيز آنچه را مى شنيد، مى نوشت . تا اينكه از آن نوشته هاكتابى فراهم گشت . آنگاه امام در تشريح آن كتاب فرمود: در اين مصحف ازحلال و حرام مطلبى نيامده ، بلكه پر است از وقايع و رويدادهاى آينده (1071).
و در مجمع البيان از واحدى و او به سند خود از حماد بن سلمه و او از على بن زيد و او ازابى عثمان روايت كرده كه گفت : من با سلمان در زير درختى بوديم ، سلمان شاخه خشكىاز درخت گرفت و به شدت تكانش داد تا برگهايش ريخت ، آنگاه گفت : اى ابا عثمان آيانمى پرسى چرا چنين كارى كردم ؟ گفتم چرا چنين كردى ؟ گفت :رسول خدا (صلى الله عليه و الله و سلم ) هم در روزى كه من با آن جناب زير درختىبوديم همين عمل را كرد، شاخه خشكى گرفت و به شدت تكان داد تا برگهايش ريخت وفرمود: سلمان نپرسيدى چرا چنين كردم . عرض كردم چرا چنين كردى ؟ فرمود: مسلمان وقتىوضو مى گيرد و نيكو وضو مى گيرد، و نمازهاى پنجگانه اش را بجا مى آورد، گناهانشمانند اين برگها مى ريزد، آن وقت اين آيه را تلاوت فرمود: (و اقم الصلوه ....)
و درالدر المنثور است كه : ابن مردويه ، از حماد بن عمرو الصفار، روايت كرده كه گفت :از قتاده پرسيدم معناى (فطره الله التى فطر الناس عليها) چيست ؟ گفت : انس بنمالك برايم حديث كرد كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: منظور ازفطرتى كه خدا مردم را بر آن فطرت آفريده دين خدا است .