حفرۀ پس زانو
جملاتی از کاربرد کلمه حفرۀ پس زانو
سیر عالم گر هوس داری، مزن بیهوده گام در پس زانوی دل بنشین و عالمگرد باش
این دم از کشمکش آن رستم پس زانوی وفا بنشستم
تا جنین را در رحم باشد غذا خون دشمنت در پس زانوی غم خونش غذا همچون جنین
ایشان چو ملخ در پس زانوی ریاضت ما مور میان بسته دوان بر در و دشتیم
در راس حفره پس زانو به دو شاخه خارجی یا نازکنئی مشترک (پرونئال) و داخلی یا درشتنئی تقسیم میشود که این تقسیم در بالاتر یا حتی در لگن ممکن است صورت بگیرد. در قسمت اول در ناحیه سرینی (گلوتئال)، ممکن است در اثر تزریقات داخل عضلانی یا دررفتگی پشتی مفصل ران یا در موارد جراحی روی مفصل ران آسیب ببیند. در تزریقات عمدتاً قسمت نازکنئی مشترک آن آسیب میبیند. در وسط پشت ران بلافاصله پس از خروج از زیر ماهیچه سُرینی بزرگ سطحی شده و فقط توسط پوست و فاشیا پوشیده میشود. همچنین در فتق دیسکهای کمری نیز ممکن است به شاخههای عصب سیاتیک فشار وارد شود و علائم تیر کشیدن درد به پشت ران و از زانو به پایین میشود.
هر که بینم که پس زانوی غم آه کشد میرم از غم که مبادا ز غم آن ماه کشد
اگر نه در پس زانوی محنت آرد سر چگونه پیش برد دل به هرچه رای آرد
توانی در کمند وحدت آری خویش را آسان پس زانوی عزلت گر نشینی در کمین خود
و گفت: چون بهستی او درنگریستمی نیستی من ازهستی خود سربرآورد چون به نیستی خود نگریستم هستی خود را نیستی من برآورد پس ماندم در پس زانوی خود بنشستم تا دمی بود گفتم این نه کار من است.
ز هر سو چو بخت دژم در ببست پس زانوی نامرادی نشست
بیا که در پس زانو ز چند روز فراق هزار ساله فزون انتظارها دارم