حصر موصوف بر صفت

معنی کلمه حصر موصوف بر صفت در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حصر موصوف بر صفت به اختصاص موصوف به صفت معیّن و سلب سایر صفات از آن اطلاق می شود.
حصر موصوف بر صفت، مقابل حصر صفت بر موصوف بوده و به این معنا است که موصوف از این صفت تجاوز نمی کند؛ یعنی موصوفِ این صفت است و موصوفِ برای صفت دیگری نیست، هر چند ممکن است این صفت برای موصوف دیگر هم ثابت باشد؛ مانند: «و ما محمد الاّ رسول» و «انّما انت منذر». گاهی حصر موصوف بر صفت، به صورت مجاز و مبالغه است، مانند: «انما زید عالم او مصلح» که به رغم وجود صفات دیگری برای زید، متکلم مبالغه نموده و ادعا می کند که او هیچ صفتی غیر از «عالم و مصلح بودن» ندارد.
[ویکی فقه] حصر موصوف بر صفت (علوم قرآنی). حصر موصوف بر صفت، اختصاص شیء یا شخص یا امور معینی به صفت معین به طور حقیقی یا مجازی است.
از اقسام حصر، حصر موصوف بر صفت است.
اقسام
حصر موصوف بر صفت بر دو قسم است:
← حصر حقیقی موصوف بر صفت
۱. ↑ آل عمران/سوره۳، آیه۱۴۴.
...

جملاتی از کاربرد کلمه حصر موصوف بر صفت

بنابراين ، اضافه دعوت حق ، اضافه موصوف بر صفت ، و يا ازقبيل اضافه حقيقيه است ، به اين عنايت كه حق وباطل گويا دعا را ميان خود به دو قسم تقسيم مى كنند، يك قسم از دعا، دعاى حق است كههرگز از استجابت تخلف ندارد، و قسم ديگر دعاىباطل است ، و آن دعايى است كه بسوى هدف اجابت هدايت نمى شود، مانند دعا و خواندنكسى كه دعا را نمى شنود و يا قدرت بر استجابت ندارد.
اضافه كردن دين بر كلمه حق ، اضافه موصوف بر صفت نيست تا معنايش آن دينىباشد كه حق است ، بلكه اضافه حقيقيه است ، و منظور آن دينى است كه منسوب به حقاست ، و نسبتش به حق اين است كه حق اقتضاء مى كند انسان آن دين را داشته باشد، و انسانرا به پيروى از آن دين وادار مى سازد.