حصر افراد

معنی کلمه حصر افراد در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حصر افراد، اختصاص دادن کاری یا صفتی به چیز یا شخص معین است.
حصر یا قصر افراد، یکی از اقسام حصر است. جایی که به غلط گمان رود چیزی یا کسی با دیگری در کاری شریک و همکار است، از حصر استفاده می کنیم تا توهم مشارکت رفع شود؛
← مثال
۱. ↑ نحل/سوره۱۶، آیه۵۱.
فرهنگ نامه علوم قرآنی، برگرفته از مقاله «حصر افراد».
...

جملاتی از کاربرد کلمه حصر افراد

در روان‌پزشکی نیز نارسیسیسم افراطی، براساس خصیصه‌های روانی و شخصیتی در عشق بیش از اندازه به خود و خودشیفتگی بی‌حد و حصر شناسایی می‌شود و آن را نوعی اختلال روانی می‌دانند. فروید عقیده داشت که بسیاری از خصیصه‌های خودشیفتگی با بشر به دنیا می‌آیند و او نخستین کسی بود که خودشیفتگی را با روانکاوی توضیح داد. آندرو موریسون نیز ادعا کرد، در دوران بزرگسالی، میزان مفیدی از خودشیفتگی در افراد وجود دارد یا به وجود می‌آید؛ که آن‌ها را قادر می‌سازد تا در رابطه برقرار کردن با دیگران، فردیت خود را نیز در نظر بگیرند.
آموزه‌های اپیکور به فلسفه پزشکی وارد شد و پزشکی اپیکوریست به نام آسکلپیادس بیتونیایی، که برای نخستین بار آموزه‌های پزشکی یونان را به رم منتقل کرده بود، از آن‌ها استفاده کرد. آسکلپیادس رفتاری دوستانه، دلسوزانه، خوشایند و بدون درد با بیماران داشت. وی طرفدار برخورد انسانی با اختلالات روانی بود؛ افراد مجنون را از حصر آزاد می‌کرد و آن‌ها را با درمان طبیعی مانند رژیم و ماساژ تحت درمان قرار می‌داد. روش‌های او به‌شکل تعجب‌برانگیزی مدرن است؛ بنابراین آسکلپیادس یک پزشک پیشگام در روان‌درمانی، فیزیوتراپی و پزشکی مولکولی محسوب می‌شود.
((مدينه حريّت )) جامعه اى است كه هر شخصى در آن آزاد و واگذار به خويش است تا هرچه مى خواهد انجام دهد كه آن را ((مدينه جماعت )) نيز مى نامند.(115) و افراد اين اجتماعمتساوى و آزاد هستند و يكى را بر ديگرى ترجيحى نيست مگر به واسطه عاملى كه آزادىبيشترى را تاءمين كند. در اين اجتماع اختلاف فراوان و انديشه ها گوناگون و خواسته هامختلف و از حد و حصر بيرون است و ساكنان اين اجتماع چند گروهند كه برخى شبيه با همو برخى متفاوت با يكديگرند و مانند ساير جوامع در ميان آنان مراتب و درجاتى نيز وجوددارد و هر گروهى داراى رهبرى است كه تمامى آن گروه بر او مسلط هستند؛ زيرا او بايدكارى بكند كه مورد علاقه و توجه آنهاست و اگر بادقت بنگريم بين آنان رئيس ومرئوسى وجود ندارد بلكه تنها كسى كه در جهت آزادى هرچه بيشتر آن جامعه بكوشد وآنها را آزاد نگه داشته و خطر دشمن را از آنها دفع كرده و در خواسته ها و تمايلات خودبه اندازه ضرورت اكتفا كند مورد ستايش ‍ و احترام بيشترى است .