حسن غیور کرمانی اصفهانی

معنی کلمه حسن غیور کرمانی اصفهانی در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حسن غیور کرمانی اصفهانی، شاعر ادیب و از اعیان کرمان می باشد.
میرزا حسن کرمانی متخلّص به «غیور» شاعر ادیب، از اعیان کرمان بوده و در شعر طبعی شکفته داشته و در فنون سخنوری و بیان مضامین تازه ماهر بوده است. در علم سیاق نیز شهره آفاق بود. چندی به وزارت گرجستان منصوب و در آنجا بود عاقبت به اصفهان آمده و ظاهراً در سومین دهه از قرن دوازدهم هجری به رحمت ایزدی پیوست. مشارٌالیه از معاشرین و رفقای حزین لاهیجی بوده و علاوه بر دیوان اشعار یک مثنوی نیز سروده است.
حزین لاهیجی، محمدعلی بن ابیطالب، تذکره المعاصرین، ص۱۸۰-۱۸۱.
۱. ↑ حزین لاهیجی، محمدعلی بن ابیطالب، تذکره المعاصرین، ص۱۸۰-۱۸۱.۲. ↑ تذکره غنی، ص۹۷.۳. ↑ آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۹، ص۷۹۷.۴. ↑ بهزادی اندوهجردی، حسین، ستارگان کرمان، ص۳۸۳.۵. ↑ دهش، عبدالله، تذکره شعرای کرمان، ص۱۸۰-۱۸۱.۶. ↑ حسن خان بهادر، سیدمحمدصدیق، تذکره شمع انجمن، ص۵۴۲.۷. ↑ بیانی، مهدی، احوال و آثار خوشنویسان، ج۴، ص۱۲۶۲.
منبع
مهدوی، سیدمصلح الدین، اعلام اصفهان، ج۲، ص۵۸۱.
...

جملاتی از کاربرد کلمه حسن غیور کرمانی اصفهانی

برنگرداند اگر حسن غیور تو ورق صبر بر وعده دیدار قیامت داریم
حسن غیور را ز نگهبان گریز نیست چشم گل از پی مژه خار می پرد
متاع هر دو جهان را به رونما دادیم هنوز حسن غیور ترا ز ما ننگ است
تیغ برهنه، ناز نگهبان نمی کشد حسن غیور را به حجاب احتیاج نیست
عهد داور بین کز آن زلف و چنین حسن غیور میفشاند هر طرف بر خوابگاه یار گل
برنگردد ز غلط کرده خود حسن غیور ورنه از آینه چشم و دل ما پاکترست
عجب که راه تماشای خود توانی یافت چنین که حسن غیور تو پرده دار خودست
چگونه عرض تمنا کنم که حسن غیور نداده راه درین پرده رمز و ایما را
از آن سبب در بیکانه کوفت حسن غیور که با کرشمه ی او هست آشنا گستاخ
دامن حسن غیور تو ازان پاکترست که تمنای تو در خاطر بلبل گذرد