حساب سر انگشتی

معنی کلمه حساب سر انگشتی در لغت نامه دهخدا

حساب سرانگشتی. [ ح ِ ب ِ س َ اَ گ ُ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حساب هوائی. حساب عقود انامل. رجوع به ترکیبات حساب و حساب عقود انامل شود.

معنی کلمه حساب سر انگشتی در فرهنگ فارسی

حساب هوائی حساب عقود انامل

جملاتی از کاربرد کلمه حساب سر انگشتی

در بلندگوها آوای روز حساب سر می‌دهند و نویسنده می‌داند که در برابر عرش الهی نشسته‌است. در کنار ایوان ایزدی او درخت سدرةالمنتهی را می‌بیند. مرغی به جا مانده از کشتی نوح بر اوج آن نشسته و آواز حق‌حق سر می‌دهد. اسرافیل شیپور به دست خبر از مجلس بازخواست می‌دهد. آنگاه یک به یک دوزخیان و فردوسیان را به جهنم و بهشت می‌فرستند. نویسنده داستان‌هایی ر از برخورد با موسی، ابوسعید ابوالخیر و منصور حلاج بازگو می‌کند.
قرآن كريم اين گمان را كه اراده اى گزافكار و مشيتى بى قاعده و بى حساب سر نوشتهاى تاريخى را دگرگون مى سازد به شدت نفى مى كند و تصريح مى نمايد كه قاعدهاى ثابت و تغييرناپذير بر سرنوشت هاى اقوام حاكم است ؛ مى فرمايد: