حساب ساختن

معنی کلمه حساب ساختن در لغت نامه دهخدا

حساب ساختن. [ ح ِ ت َ ] ( مص مرکب ) حساب تراشی کردن. حساب سازی.

معنی کلمه حساب ساختن در فرهنگ فارسی

حساب تراشی کردن حساب سازی

جملاتی از کاربرد کلمه حساب ساختن

براى حكمت ، معانى ، زياد، از قبيل معرفت و شناخت اِسرار جهان هستى ، و آگاهى از حقايققرآن و رسيدن به حق از نظر گفتار وعمل وخلاصه ((معرفت و شناسائى خدا)) ذكر شدهاست ليكن وقتى كه بعنوان وسيله در دعوت براه خدا مورد استفاده قرار مى گيرد به معناىعلم و دانش و منطق و استدلال است بهرحال نخستين گام در دعوت بسوى حق ، استفاده از منطقصحيح واستدلالات حساب شده است وبه عبارت ديگر: دست انداختن در درون فكر وانديشهمردم و به حركت در آوردن آن ، وبيدار ساختن عقلهاى خفته نخستين گام محسوب مى شود.