حزبی وفادار

معنی کلمه حزبی وفادار در فرهنگستان زبان و ادب

{good soldier} [علوم سیاسی و روابط بین الملل] سیاستمداری که مصلحت حزب را بر مصلحت و غرور شخصی ترجیح می دهد

معنی کلمه حزبی وفادار در ویکی واژه

سیاستمداری که مصلحت حزب را بر مصلحت و غرور شخصی ترجیح می‌دهد.

جملاتی از کاربرد کلمه حزبی وفادار

تحت رهبری او، اوتزما یهودیت (قدرت یهود)، حزبی که طرفدار کاهانیسم و عرب ستیزی است، در انتخابات پارلمانی ۲۰۲۲ اسرائیل شش کرسی به دست آورد و در آنچه که راست‌گراترین و تندروترین دولت در اسرائیل نامیده می‌شود، نمایندگی دارد. او خواستار اخراج شهروندان عرب اسرائیلی شده که به اسرائیل وفادار نیستند. بن گویر «بیشتر با دلیل دیدگاه‌ها و فعالیت‌های آشکارا نژادپرستانه، ضد عربی‌اش شناخته می‌شود». اوا ایلوز جامعه شناس اسرائیلی گفته است که بن گویر نماینده " فاشیسم یهودی" است.
وی در سال ۱۹۲۵ به عنوان گاولایتر فرانکونی منصوب شد که به نوعی پاداش وفاداری او بود.گرچه این سمت در آن زمان تنها یک سمت حزبی و بدون قدرت واقعی بود، اما در سال‌های پایانی جمهوری وایمار که نازی‌ها روزبه‌روز در حال قدرت گرفتن بودند، گاولایترها رهبران منطقه‌ای حزب محسوب می‌شدند.
ایفری تحت سرپرستی هیچ‌یک از بخش های دولتی نیست و به‌هیچ حزبی تعلّق ندارد. این مؤسسه همواره توجّهی خاص به استقلال سیاسی و فکری خود داشته و برآن بوده است که به تکثیر و تعدّد منابع مالی عمومی خود همّت گمارد. با بودجه‌ای بالغ بر ۶٫۵ میلیون یورو که هفتاد درصد آن را بخش خصوصی تأمین می‌کند، توانسته‌است که همچنان علی‌رغم محدودیّت‌های ناشی از بحران اقتصادی جهان به استقلال و مأموریّت اصلی خود وفادار باقی بماند.
این عبارت از جان هابهاوس گرفته شده‌است که اپوزیسیون وفادار اعلیحضرت را در سال ۱۸۲۶ در بحثی در پارلمان بریتانیا بیان کرد. هدف از آن نشان دادن این بود که اعضای پارلمان در مجلس قانونگذاری یک کشور ممکن است با سیاست‌های دولت مستقر - که معمولاً شامل نمایندگان پارلمان از حزبی است که بیشترین کرسی‌ها را در مجلس قانونگذاری منتخب دارند - مخالفت کنند و در عین حال احترام خود را به مقام بالاتر دولت و دولت حفظ کنند. چارچوب بزرگتری که دموکراسی در آن عمل می‌کند؛ بنابراین این مفهوم مخالفت لازم برای یک دموکراسی کارآمد را بدون ترس از متهم شدن به خیانت مجاز می‌سازد.
با یک بازگشت اجباری دوم؛ در نهایت، در سال ۱۸۶۹، حزبی به رهبری شیخ بوتی بن خادم دوباره در عدید مستقر شد و از وفاداری خود به دولت مادری خودداری کرد.
پس از این‌که رژیم رضاشاه به‌طور مستحکم‌تری استقرار یافت، رضاشاه نشان داد که ممکن است آماده باشد تا حد محدودی به رعایای بهائی خود تحمل‌پذیری و حمایت مبذول دارد. در این مقطع از زمان، بیش از نیم قرن از کشت و کشتارهای اوّلیّهٔ دورهٔ بابی می‌گذشت و خصومت با آن جامعه به آرامی در حال کاهش بود، امّا تعصب عمومی همچنان ادامه داشت. همان‌طور که برنامهٔ نوسازی شاه شتاب بیشتری می‌گرفت، برخی اصولی که بهائیان بر آن باور داشتند و بر آن اساس شناسایی می‌شدند، در بین طبقهٔ تحصیل‌کرده نیز رواج پیدا کرد. بهائیان امیدوار بودند که دورهٔ جدید و لیبرال‌تر امکان این را به آن‌ها بدهد تا در آن سهیم شوند. رضاشاه هم به این درک رسیده بود که بهائیان از توانایی‌های بالایی برخوردار هستند. جدا از تعالیم اجتماعی مترقی، بهائیان از دو اصل دینی پیروی می‌کردند که تحسین هر رژیم درگیر بحران را نسبت به خود جلب می‌کرد: یکی وفاداری آن‌ها به دولت مدنی و دیگری پرهیز آن‌ها از هرگونه دخالت در تحریک سیاسی حزبی بود.
اپوزیسیون وفادار در سیاست به مفاهیم سیاسی خاصی گفته می‌شود که به احزاب اپوزیسیون یک نظام سیاسی خاص مربوط می‌شود. در بسیاری از نظام‌های حکومتی پارلمانی به سبک وست مینستر، اپوزیسیون وفادار مؤید این است که احزاب غیرحاکم با اقدامات کابینه مستقر مخالف هستند و در عین حال به منبع یا منابع رسمی قدرت حکومت، مانند پادشاه یا قانون اساسی وفادار می‌مانند. برعکس، در دولت‌های استبدادی و توتالیتر که زیر نمای دموکراسی چند حزبی عمل می‌کنند، احزاب اپوزیسیون وفادار - علیرغم ادعای ظاهری مخالفت با اقدامات حزب حاکم - در عمل به عنوان اقمار آن عمل می‌کنند.