حرص گرفتن
معنی کلمه حرص گرفتن در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه حرص گرفتن
و چون به حد بلوغ و رشد رسيد به دستگاهى ديگر مجهز مى شود، و آن عبارت است ازعقل كه با آن حقائق امور را آنطور كه هست درك مى كند، اعتقاد حق وعمل خير را تشخيص مى دهد، آن وقت است كه حرص شديد در ايام كودكيش كه او را در هنگامبرخورد با شر به جزع در مى آورد، و در هنگام رسيدن به خير ازبذل خير جلوگيرش مى شد، مبدل به حرصى ديگر مى شود، و آن حرص شديد به خيرواقعى و فزع شديد از شر اخروى است ، و با در نظر گرفتن اينكه خير واقعى عبارتاست از مسابقه به سوى مغفرت پروردگار، و شر واقعى عبارت است از نافرمانى خداىتعالى ، در نتيجه چنين كسى از كار خير سير نمى شود، و پيرامون گناه نمى گردد، و امانسبت به شر و خير دنيوى حرصى نمى ورزد، و از حدودى كه خداى تعالى برايش معينكرده تجاوز نمى كند، در هنگام برخورد با گناه حرص خود را با فضيلت صبركنترل مى كند، و نيز در برابر اطاعت پروردگار حرص خود به جمعمال و اشتغال به دنيا را با فضيلت صبر كنترل مى كند،
5 رباخوار، بسيار ناسپاس و گنهكار است . او با گرفتن ربا خود را ضامن مردم ، زندگى خود را حرام ، عباداتش را باطل ، و حرص و طمع قساوت را بر خود حاكم مى گرداند. (كفّار اثيم )
و خلاصه معناى آيات با در نظر گرفتن اينكه سياق آنها سياق توبيخ و ملامت است اينمى شود كه : (خداى سبحان قرآن را نازل كرده و آن را راهنماى ملتى قرار داد كه اقوماست و اين كار بر طبق سنت الهى جريان يافته چرا كه سنت او در هدايت مردم به سوىتوحيد و بندگى و به سعادت رساندن راه يافتگان و بدبخت كردن گمراهان در همهاعصار اينچنين بوده است و ليكن انسان خير را از شر و نفع دهنده را از ضرر زنندهتشخيص نداده است ، نسبت به آنچه كه مطابق هوى و هوس باشد عجله مى كند، و در نتيجهشر را به عين حرص و ولعى كه در خير از خود نشان مى دهد جستجو و طلب مى كند وحال آنكه عمل چه خير و چه شر همچون سايه دنبال آدمى است ، و از يكديگر جدا شدنىنيستند بلكه در كتابى محفوظ شده تا به زودى در روز قيامت برايش بيرون آورند و درپيش رويش بگسترند ، و بر سر آن باز خواستش كنند، و چون چنين است بر آدمى لازم استكه به هر چه كه دلش خواست مبادرت نورزد و در ارتكاب آن عجله نكند، بلكه در امورشقدرى توقف و تفكر نمايد تا خير و شر آن را از هم تشخيص داده و خير را برگزيده وشر را رها سازد.
کنت عمیقاً در فکر وقایع پیش آمدهاست و باسیلیو را نیز فرستاده تا ببیند کروبینو در سویل هست یا نه. کنتس از سوزانا میخواهد که نزد کنت برود و به دروغ وعده ملاقات در باغ را بدهد. (duet: Crudel, perché finora) سوزانا به بهانه گرفتن داروی سردرد برای کنتس، پیش کنت میرود و در آخر به کنت میگوید که به پیشنهاد او فکر کرده و با رضایت و افتخار حاضر است که امشب کنت را در باغ ببیند؛ زیرا با این کار هم شادی اربابش را فراهم کرده و هم با پولی که از او دریافت میکند میتواند قرض فیگارو به مارچلینا را بپردازد. کنت سوزانا را در آغوش کشیده، خوشحالی و هیجان خود را از این بابت ابراز میکند. فیگارو وارد اتاق میشود و کنت در گوشه ایی پنهان میشود. فیگارو با شادی تمام به سوزانا اعلام میکند: " ما برنده شدیم! "؛ کنت هم متوجه فریب خوردنش میشود و با حرص و کینه زمزمه میکند: " تا من شاد نباشم، هیچیک از خدمتگزارانم هم نباید شاد باشند. " (aria: Hai già vinta la causa … Vedrò mentr'io sospiro) پس تصمیم میگیرد هر طور شده، فیگارو را مجبور به ازدواج با مارچلینا کند.
حرص و طمع ملک منصور میرزا شعاعالسلطنه فرزند مظفرالدین شاه و حاکم فارس در ضبط و گرفتن مالکیت روستاهای موفق و ستم در حق مردم در دوران حکومتش بر فارس در سالهای ۱۹۰۱-۱۹۰۲ و ۱۹۰۴-۱۹۰۵ باعث شد بازاریها و روحانیها و مالکهای خرد و کلان در شیراز یه انقلاب مشروطه بپیوندند..