حرص بر هدایت مردم

معنی کلمه حرص بر هدایت مردم در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حرص بر هدایت مردم (قرآن). حرص به معنای خواستن بیش از اندازه و طمع است.
حرص بر هدایت و ارشاد مردم، از خصلتهای والا و ارزشمند است.«لقد جاءکم رسول من انفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمؤمنین رءوف رحیم»؛ به یقین ، رسولی از خود شما بسویتان آمد که رنجهای شما بر او سخت است؛ و اصرار بر هدایت شما دارد؛ و نسبت به مؤمنان ، رئوف و مهربان است!
← تفسیر آیه
۱. ↑ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۱۱۳، «حرص».
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۰، ص۳۸۹، برگرفته از مقاله «حرص بر هدایت مردم»
...

جملاتی از کاربرد کلمه حرص بر هدایت مردم

اصولا دستورات نورانى اسلام نسبت به زكات و خمس و به طور كلى درباره انفاقاتمالى براى زدودن صفت زشت بخل و حرص بر جمعاموال و اتصاف جامعه به پاكى و فضيلت مى باشد.
حرص بر خوان قناعت هم همان خون می‌خورد میهمانان غناییم و فضولی قسمتیم
طمع به خاک فرو می‌برد حریصان را ز حرص بر سر قارون رسید آنچه رسید
و اگر عوام ما از علماى خود فسق آشكار و تعصب شديد و حرص بر دنيا واموال حرام ببينند هر كس از آنها پيروى كند مثل يهود است كه خداوند آنان را به خاطرپيروى از علماى فاسق نكوهش كرده است ، فاما من كان من الفقهاء صائنا لنفسه ، حافظالدينه مخالفا على هواه ، مطيعا لامر مولاه فللعوام ان يقلدوه :(اما دانشمندانى كه پاكىروح خود را حفظ كنند، و دين خود را نگهدارند مخالف هوى و هوس و مطيع فرمان مولاىخويش باشند عوام مى توانند
مراد از معرفت رسول معرفت به حسب و نسب و خلاصه به سجاياى روحى و ملكات نفسىاو است - اعم از آن ملكاتى كه كسب كرده يا آن ملكاتى كه از اعقاب خود به ارث برده -تا بدانند كه آنچه مى گويد و ادعا مى كند صادق است ، و خودش هم بدان ايمان دارد و ازنزد خدا مؤ يد است . قريش رسول خدا را به اين خصوصيات مى شناختند و سوابقحال او را داشتند كه كودكى بود يتيم كه پدر و ما در خود را در كودكى از دست داده بود ودر هيچ مكتبى درس نخوانده و از هيچ مودبى ادب نياموخته و هيچ كس در تربيت او دخالتنداشته و تا آن روز احدى از او كار زشتى نديده و عملى كه طبع سليم وعقل سالم آن را قبيح بداند انجام نداده نه به ملك كسى طمع كرده و نه حرص بر مالىداشته و نه حرصى به جاه از خود نشان داده .
آن گاه سرور وجود فرمود... پرچمى از نور برافراشته مى شود و در جنگ ، همراه من است. عزراييل پرچم دار است . از اين رو، يارانم ثابت قدم مى شوند و دردل دشمنانم ، ترس افكنده مى شود و هر كه با من دشمنى كند، خداوند خوارش مى كند. پسهر كه به راستى سعادتمند باشد، مى پذيرد من مهدى منتظرم . اما خداوند دردل كسانى كه جاه طلب اند، نفاق مى افكند. پس به سبب حرص بر جاه طلبى ، مراتصديق نخواهند كرد... سيد وجود صلّى اللّه عليه و آله به من دستور داد به منطقه ى(ماسه ) در كوه قدير هجرت كنم و از آن جا به تمامى مكلفان ، دستور كلى را بنويسم .ما هم به اميران و بزرگان دينى نوشتيم ، اما بدبختان نپذيرفتند و درستكاران تصديقكردند... سيد وجود صلّى اللّه عليه و آله سه بار به من خبر داد: آن كه در مهدويّت توشك كند، به خدا و رسول كافر شده است .
بارها ای نفس نافرمان ترا گفته ام کز حرص بر دنیا مچفس