حرص بر عدالت

معنی کلمه حرص بر عدالت در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حرص بر عدالت (قرآن). حرص به معنای خواستن بیش از اندازه و طمع است.
حرص بر رعایت عدالت ، میان همسران، در عین عملی نشدن آن شایسته است.«ولن تستطیعوا ان تعدلوا بین النساء ولو حرصتم...»؛ شما هرگز نمی توانید (از نظر محّبت قلبی) در میان زنان ، عدالت برقرار کنید، هر چند کوشش نمایید! ولی تمایل خود را بکلّی متوجّه یک طرف نسازید که دیگری را بصورت زنی که شوهرش را از دست داده درآورید! و اگر راه صلاح و پرهیزگاری پیش گیرید، خداوند آمرزنده و مهربان است.
ناتوانی بر رعایت عدالت
ناتوانی انسانها بر رعایت عدالت میان همسران، حتی در صورت حریص بودن بر آن ناتوان هستند.ولن تستطیعوا ان تعدلوا بین النساء ولو حرصتم...

جملاتی از کاربرد کلمه حرص بر عدالت

رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: آرى براى دنيا خواهى و حرص بر جمعآورى مال و خوشنود بودن به امور مادى و گناه و معصيت و بردگى و بندگىپول اين كله را نگويد و متاءسفانه مردمى چنين اند كه گفتارشان ، گفتار نيكان ولىكردارشان كردار ستمگران و تبهكاران است با زبان شهادت به توحيد مى دهند اما هرفسق و فجورى را مرتكب مى شوند پس هر كس خداىعزوجل را ديدار كند و در او اين خصلت ها نباشد و قولش لا اله الا الله است بهشت براىاوست و هر گاه دنيا را بگيرد و آخرت را ترك كنداهل دوزخ است .(158)
طمع و حرص بر این مردم شاهند و وزیر لیک بر بنده بحمدالله عبدند و غلام
و گفت: زهد آن است که به ترک دنیا حریصتر بود از حرص بر طلب دنیا.
رغبت (در دنيا و حرص بر آن )، ترس (از مردن يا از دست دادن دنيا يا از فقر يا از گفتارمردم و مانند آن )، راضى نبودن به قضاى الهى ، غضب و خشم . (347)
حال اگر عوام ما نيز از علماى خود فسق آشكار ببينند و تعصب شديد و حرص بر دنيا واموال حرام بنگرند، هر كس از چنين علمايى تقليد و پيروى كندمثل عوام يهود است كه خداوند (طبق آيه فوق ) آنها را به اين خاطر نكوهش نموده است :
و چون بنده از خدای عزّ و جلّ به کمال صدق برساند و به محل تمکین مکرم گرداند، منتظر وارد حق باشد تا بر چه صفت وی بر آن می‌گذرد، اگر فرمان آید فقیر باشد و اگر فرمان باشد امیر باشد اندر این تصرف و اختیار نکند؛ چنان‌که صدیق رضی اللّه عنه اندر ابتدا کرد و اندر آن نیز به‌جز تسلیم نَبَرْزد؛ چنان‌که وی اندر انتها. پس اقتدای این طایفه به تجرید و تمکین و حرص بر فقر و تمنی به ترک ریاست بدوست؛ از بعد آن که امام دین همه مسلمانی وی است عام و امام اهل این طریقت وی است خاص، رضی اللّه عنه.
*باب دوستى دنيا و حرص بر آن* بَابُ حُبِّ الدُّنْيَا وَ الْحِرْصِ عَلَيْهَا
و اين خود يك امتحانى بوده از خداى تعالى ، و خداوند به اين جهت ايشان را به چنينامتحانى مبتلا كرد كه فسق و فجور در ميان ايشان رواج يافته بود، و حرص بر ايناعمال ، ايشان را وادار به مخالف ت امر خدا و صيد ماهى و بدست آوردن هزينه فسق وفجورشان مى كرد، و تقوائى كه ايشان را از مخالفت باز بدارد نداشتند لذا فرمود:(و كذلك نبلوهم ) يعنى اينچنين ما ايشان را مى آزماييم (بما كانوا يفسقون ) بخاطرفسقى كه مرتكب مى شدند.
حرص بر وصل تو پیرانه سرم تا حدیست که به صد بوسه ز لعلت نیم از خرسندان
هراس از مردن يابراى تخيّل فنا و توهم عدم است يا براى بيم از عذابْ در يحات پس از مرگ است يا براى اشتياق به لذايذ طبيعى و عيش رفيه مادى كه براى برخى مهيّاست . يهودان به د عامل مبتلابودند؛ يعنى هم از عذاب بعد از مردن ءندوهناك بودند و هم مشتاق و حريص بر ماندن . قرآن كريم همه راه هاى هراس از مرگ را مسدود كرد؛ زيرا موت را وفات دانست ، نه فوت و مردن را هجرت و ميلاد جديد اعلام كرد، نه نابودى و بيم عذاب را بر اثر رهنمود اطاعت از خداوند به اميد تنعّم تبديل كرد و حرص بر ماندن در دنيا را به لهو و لعب دانستن آن و بى وَبّى و مُوبّى اعلام كردن مرتع آن (1296) كاهش داد.
پس کلام در فقیری است که حرص بر تحصیل مال از ممر مباح زیاده از قدر قوت داشته باشد و غنی ای که چنین باشد و از آنچه قبلا گذشت معلوم می شود که غنی: بدتر است و چنین فقیری از چنین غنی بهتر و افضل است.
از آدمی چه طرفه که ماهی در آب نیز جان را ز حرص بر سرِ کار دهان کند
از جمع سیم و زر نشود آرمیده حرص بر روی گنج، پیچ و خم مار را ببین
سه کار از سه گروه زشت آید: تندی از پادشاه و حرص بر مال از دانایان و بخل از توانگران.
همين تحليل در بيان ريص تر بودن عالم فاسق نسبت به گناه از جاهل فاسق جارى است ؛ زيرا جهلِ جاهل عذر اوست ، ولى علم كه مانع هرگونه فسق است ، اگر نتواند جلوى تهتّك را بگيرد، معلوم مى شود وَلَع به عصيان و حرص بر طغيان خيلى شديد است .
على عليه السلام فرموده : آن كس كه بيمارى حرص بر جانش مستولى گردد، به خوارىو ذلت بزرگ دچار خواهد شد.
حال اگر در همان اوان بخواهد نسبت به حق و باطلهاى دوران كودكيش كه مصادر همه آنهاهواى نفس و اشتهاى دلش بود، پافشارى كند و زير بار احكام عقلش در تعيين حق و باطلهانرود، خداى تعالى بر دلش مهر مى زند، در نتيجه به هيچ حقى بر نمى خورد مگر آنكهآن را باطل مى انگارد، و به هيچ صاحب حقى بر نمى خورد مگر آنكه به حقش ستم مى كند،و اما اگر عنايت الهى او را دريابد، همه غرائز او و از آن جمله حرصش به جاى حرص برهواى نفس ، حرص بر حق طلبى مى شود، چنين كسى ديگر در برابر هيچ حقى استكبارنمى ورزد و هيچ صاحب حقى را از حقش منع نمى كند.
به حرص بر دل خود نقش زرمکن شیرین که آخر از غم شیرین هلاک شد فرهاد
ابوبصير گويد امام صادق عليه السلام به من فرمود آيا محزون و غمگين و دردمند نيستى؟ عرض كردم ، چرا به خدا قسم ، امام صادق فرمود: هرگاه چنين باشى به ياد مرگباش ، و به ياد تنهائى در قبر باش ، و به ياد گريه ات و ريختن اشگهايت برگونه هايت باش ، و به ياد اين باش كه خويشان و اقوامت تو را رها مى كنند و به ياداين باش كه كرمها (در قبر) از گوشت (بدنت ) خواهند خورد، و به ياد بلا و جدا شدنت ازدنيا باش ‍ همه اينها تو را به عمل وامى دارد و زابسيارى حرص بر دنيا تو را باز مىدارد.
از دور اگرم قرص خور آید در چشم از غایت حرص بر دهان آرم آب