حجر علی

معنی کلمه حجر علی در لغت نامه دهخدا

حجر علی. [ ح َ ج َ رِ ع َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مصحف حجر عسلی است.

جملاتی از کاربرد کلمه حجر علی

مکان گنبد اردلانیه توسط مجیدخان اردلان به احترام و یادبود پدر و پدربزرگ خود محمد علی خان و محمد سلطان خان حکمدار در موقوفه او به مساحت تقریبی سه هزار متر مربع، در دامنه تپه بزرگی در ضلع جنوب غربی دارالحکومه آن زمان (جنب مسجد جامع کنونی سقز) بنا گردیده و گنبدی بزرگ بر مزارگاه مستقر بوده و در آن موقوفه مسجد بزرگ و زیبایی به نام مسجد مجید خان به همراه حجرات متعدد برای اقامت طلاب با حیاط و اشجار و حوض بزرگ و فواره و خانه سرایدار وجود داشته‌است. سرایدار موقوفه شخصی به نام «آغا عزیز سبیلی» بوده‌است که در سال‌های اشغال ایران توسط متفقین حدوداً ۱۳۲۲ یا ۱۳۲۳ شمسی از دنیا رفته و پسرش «آغا حسن» در زمان حیات سیف‌الله خان اردلان مظفرالسلطنه دوم که تا ۱۳۳۲ شمسی فرماندار بود، موقوفه مذکور را اداره می‌کرده‌است. بعد از مرگ سیف‌الله خان نوه مجید خان در ۱۳۵۲ شمسی، دو تن از برادرزادگان سیف‌الله خان به اسامی «علی خان حاج امیر خان» بزرگ خاندان اردلان سقزی و «احمد خانِ علی رضاخان» با هزینه شخصی مزار را دیوار و سقف کشیده و سنگ‌ها را مرتب نموده، اما سنگ مزار محمد سلطان خان مفقود گردیده بود و از قدیم قبل از تعمیر به جای آن، دو سنگ نتراشیده ساده بر مدفن مجیدخان نصب کرده بودند که تا به حال باقی است. ولی سنگ مزار سایر امرا بر جای خود استوار است.
وی پس از سه سال زندگی و تعلیم از اساتید و مراجع نجف و اخذ اجازهٔ اجتهاد، در سال ۱۳۲۶ قمری به اصفهان بازگشت و بر کرسی تدریس و پژوهش و تربیت شاگردان قرار گرفت. رکن الملک که شبستان مسجد خود را برای اقامهٔ نماز و برگزاری دعای کمیل او ساخته بود، پس از استقبال مردم، مصمّم به تکمیل این بنا شد و با ساخت گنبد و صحن بزرگ مسجد و حجرات اطراف آن، ساخت مسجد را به پابان رساند. همچنین مشهدی محمد والی زاده، نواده محمدکاظم واله عمارت باغ موروثی خود را برای سکونت محمدرضا کلباسی و امامان جماعت از فرزندان او وقف کرد. در سال‌های ۱۳۴۳ تا ۱۳۴۶ قمری که مخالفت روحانیون علیه سیاست‌های ضد دینی رضا شاه به اوج خود رسید محمدرضا کلباسی به منظور اعتراض همراه نورالله اصفهانی، سید العراقین، فشارکی، شیخ مهدی نجفی و میرزا حسن روضاتی به قم رفت. او همه روزه در صحن معصومه از سوی علمای مهاجر به منبر می‌رفت و مسائل سیاسی را عنوان می‌نمود. پس از کشته شدن نورالله نجفی مسجدشاهی وی دستگیر و مدت هفت ماه بازداشت شد و پس از دوران بازداشت به مدت دو سال به نیشابور تبعید شد و پس از توقف کوتاهی در نیشابور با توافق دستگاه حاکمه به مشهد رفت و باقی دوران تبعید خود را در جوار آستان علی بن موسی الرضا گذراند.