[ویکی فقه] حجّت ، اصطلاحی در اصول فقه می باشد. معنای لغوی آن در عربی، وسیله پیروزی در هنگام مخاصمه، بیانگر صحت ادعای یکی از طرفین منازعه و برهان و دلیل است. حجت در قرآن و روایات حجت در قرآن نیز به کار رفته(مانند انعام آیه ۸۳و۱۴۹) و در احادیث هم به همین معنا آمده است؛ از جمله، پیامبران و اوصیای ایشان را حجت ظاهری و عقل را حجت باطنی خوانده اند. حجت در فقه این واژه با اندکی تغییر، از اصطلاحات فقهی شده است. ← تعریف فقهی ...
جملاتی از کاربرد کلمه حجت در اصول فقه
ششمین مجموعهٔ موسیقی رسمی حمید عسکری با نام دیوونهوار در ۳۰ فروردین ۱۳۹۵ منتشر شد. در این آلبوم همهٔ آهنگسازیها بهعهدهٔ عسکری و ترانهها بهعهدهٔ علی ایلیا بود. در زمینهٔ تنظیم نیز شهاب اکبری شش قطعه تنظیم کرده و کوشان حداد، مهران عباسی و مهران خالصی هر کدام یک قطعه تنظیم کردهاند. ضبط، میکس و مسترینگ قطعات نیز توسط ایمان حجت در استودیو راگا انجام شدهاست.
گفت حجت در درون جانمست در درون جان نهان برهانمست
براى نمونه ، يكى از نائبان حضرت حجت در زمان غيبت كبرى ، شيخ كلينى بوده است كه نخستين مجموعه بزرگ حديثى كه در اين مكتب به شهرت و آوازه رسيده ، كتاب كافى او مى باشد. پس از او، مجموعه هاى بزرگ ديگرى در حديث به تاليف رسيده ، اما كسانى كه بعد از او آمده و دست به تاليف زده اند، تنها يك نوع از حديث را مد نظر داشته و همان را در تاليفشان گرد آورده اند، كه غالبا اين توجه خاص متوجه جمع آورى احاديث احكام دين بوده است .
سرانجام مسجد ساخته شد، و جنازه مرحوم آيت الله حجت در حجره اى كنار آن مسجد به خاكسپرده شد كه اكنون مزار بزرگان و زائران است .
پس به پادشاه گفت : اگر آنها يك حجت آوردند، ما هم يك حجت در برابر آن آورديم ،اكنون بفرما شخصى را بياورند كه زمين گير شده باشد و حركت نتواند كرد، چونحاضر كردند به ايشان گفت : دعا كنيد تا خداى شما اين بيمار را شفا دهد.
كلمه (محاجه ) كه مصدر فعل ماضى (حاج ) است به معناى ارائه حجت ودليل در مقابل حجت خصم و طرف مقابل ، و اثبات مدعاى خود ياابطال حجت خصم است ، و كلمه حجت در اصل به معناى قصد بوده و بعدا د ر اثر كثرت وغلبه استعمال ، در (به كرسى نشاندن مقصد و مدعا)، به كار رفت و كلمه (فىربه ) متعلق است به فعل (حاج ) و ضمير آن هم به ابراهيم بر مى گردد چون جملهبعدى كه مى فرمايد: (ربى الّذى يحيى و يميت ) بيانگر همين معنا است .
خـوب پـدر سـگ ! حـضـرت رضـا چـه ضـرر داشت به تو كه چنين كردى و من گمان ندارمحضرت حجت در اين قضيه صبر كند و خودش هم مى داند كه شيعه كارى از دستش نمى آيد.
اين بود هفت فقره از اتمام حجت بن على عليه السلام كه مجموعا اولين خطبه آن حضرت راكه در روز عاشورا ايراد فرموده است ، تشكيل مى دهد آرى هفت فقره اتمام حجت در ضمن يكسخنرانى و كيفيت ايراد اين خطبه به طورى كه در منابعنقل شده بدين صورت بوده است كه امام عليه السلام پس از تنظيم صفوف لشكر خويش، سوار بر اسب گرديد و از خيمه هاى خود فاصله گرفت و با صداى بلند و رسا بهايراد اين خطبه پرداخت .(107)
بر اساس باورهای سلسله ذهبیه، «ولایت کلیه شمسیه» متعلق به پیامبر اسلام و دوازده اولاد اوست و «ولایت جزئیه قمریه» متعلق به بزرگان صوفیه و قطبها است. اسدالله خاوری مینویسد: «از آن رو که تمامی موجودات عالم برای رسیدن به کمال ناچارند از طریق انسان کامـل به مدارج کمال و انسانیت برسند و الآن که حضرت حجت در حجاب و پشت پرده غیبت است، شخصی که ولایت جزئیه قمریه داشته و به فیض رابطه معنوی و ارتباط قلبی با امام نائل شده و از وجود حضرت ولی عصر کسب نور کرده، همیشه در بین موجودات عالم حاضر است و همانند قمر (ماه) که نور آفتاب را منعکس میسازد، آینه قلب را صفا و جهان را نورانی میکند و از این جهت، گفته شده که مربی عالم قمر است و کسب نور از شمس دارد». همچنین در جای دیگر ذکر میکند: «اینان معتقدند که سند ولایت جزئیه قمریه این سلسله، توسط معروف کرخی به امام رضا علیهالسلام میرسد و سند ولایت کلیه شمسیه از طریق امام رضا علیهالسلام و اجداد بزرگوارش به حضرت رسول منتهی میگردد».
و اين حجت در حقيقت حجتى است برهانى كه اساس آن يقين است ، و ليكن از نظر قوم نوح كهگفتيم مردمى ساده لوح و قديمى بودند برهانى جدلى رسيد، چون به خاطر سادهنگريشان اين دلواپسى را داشتند كه نكند خداى تعالى آنان را به خاطر مخالفتشان موردخشم قرار دهد، آرى بت پرستان نيز خداى تعالى را ولى امر خود و اصلاح كننده شؤ ونخود مى دانند، و امر او را با امر اولياى بشرى ، يعنى آنهائى كه به پائين تر از خودحكومت مى كنند مقايسه نموده و فكر مى كردند همانطورى كه بايد در برابر كدخدا و ياشاه سر تسليم فرود آورد، و در برابر آنان خضوع نموده و تسليم اراده آنان شد،
دِه چه باشد؟ شیخ واصل ناشده دست در تقلید و حجت در زده
آيت الله العظمى آقاى حجت در مسجد مقدس جمكران
خاتم حجت در انگشت سلیمان سخن افترا کردن بدو درگیرد از دیو و پری