حجت بودن امام زمان

معنی کلمه حجت بودن امام زمان در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حجت بودن امام زمان (علیه السّلام)، به معنای واسطه در آفرینش، فیض، نزول نعمات و دفع بلایا بودن ایشان است. برخی با استناد به ترجمه نادرست ابن تیمیه از آیه شریفه ۱۶۵ سوره نساء و طرح شبه ای واهی، حجت بودن امام مهدی (علیه السّلام) را مخالف قرآن دانسته اند. در حالی که معنای صحیح آیه این است که خداوند پیامبران را فرستاد تا مردم نگویند: خدایا تو برای ما حجتی قرار ندادی، نه این که بعد از پیامبران، خداوند حجتی نخواهد داشت.
آیا حجت بودن امام زمان (علیه السّلام) مخالف آیه "رسلا مبشرین و منذرین لئلا یکون للنّاس علی الله حجّة بعْد الرسلِ" نیست؟ شیعیان، اعتقاد دارند که امام زمان (علیه السّلام) که بیش از هزار سال است در غیبت به سر می برد، حجت خداوند است اما برخی قائلند که این عقیده مخالف قرآن است. زیرا قرآن، پیامبران را آخرین حجت خداوند معرفی کرده است: "رُسُلاً مُبَشِّرینَ وَ مُنْذِرینَ لِئَلاَّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَی اللهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ؛
نساء/سوره۴، آیه۱۶۵.
با یک جستجوی ساده درمی یابیم که اشکال فوق برگرفته از سخنان ابن تیمیه متوفای ۷۲۸ هـ، است که آن را در کتاب "منهاج السنة" این گونه مطرح کرده است: "حجة الله علی عباده قامت بالرسل فقط. کما قال تعالی: {لِئَلاَّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَی اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ}
نساء/سوره۴، آیه۱۶۵.
معنای آیه، نفی حجت الهی بعد از پیامبر نیست؛ نخستین پاسخ شبهه فوق این است که ابن تیمیه و امثال او، در معنای آیه مغالطه کرده و آیه را درست معنا نکرده اند؛ زیرا این آیه در صدد نفی حجت های الهی بعد از پیامبران نیست. اگر معنای آیه این باشد، باید بعد از رحلت رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم)، قرآن کریم که معجزه جادوان رسول خدا در میان امت اسلامی است به عنوان حجت در میان مردم نباشد در حالی که طبق روایات و سخنان مفسران خود اهل سنت، قرآن حجت خدا بر مردم است.معنای درست آیه این است که خداوند رسولانش را فرستاد تا حجت را بر مردم تمام کند به طوری اگر مردم گرفتار گمراهی شوند، حجتی علیه خداوند نداشته باشند. چنانچه در آیه دیگر آمده است که خداوند بدون اتمام حجت بندگان را عذاب نمی کند: "وَما کُنَّا مُعَذِّبینَ حَتَّی نَبْعَثَ رَسُولاً؛
اسراء/سوره۱۷، آیه۱۵.
...

جملاتی از کاربرد کلمه حجت بودن امام زمان

حجت بودن بيانات رسول الله و عترت او (ائمه ) عليهم الصلاة و السلام
اما دوستدار و ياور: يامقصود اين است كه مردم را به محبت و نصرت على (ع ) برانگيزد،يا اينكه او را به دوستى و يارى مردم فرمان دهد و در هرحال ، يا جمله خبرى است ، يا انشائى . اگر خبرى باشد و مقصود حضرت خبر دادن ازوجوب محبت على (ع ) بر مردم باشد، اينكه چيز تازه اى نيست تا در آن شرايط حساس وبا آن تاكيد شديد آيه قرآن در تبليغ پيام و در آن موقعيت دشوار به مردم ابلاغ كند،بعد هم مردم براى تهنيت گويى بيايند. اين نكته قبلا هم مطرح بوده است و مردم شبانهروز آياتى را كه اخوت و ولايت و دوستى مومنان را با يكديگر بيان مى كند(31)تلاوت مى كردند. اگر مقصود، فرمان به دوست داشتن و يارى كردن او باشد، اين نيزاختصاص به آن حضرت ندارد. همه مسلمانان دوستدار و ياور همديگرند. و اگر مقصود،دوستى و يارى ويژه اى است ، بالاتر از آن چه مردم دارند كهشامل پيروى ، فرمانبردارى و تسليم بودن است ، اين همان حجت بودن و امامت است كه موردنظر ماست . و اگر مقصود، خبر دادن به على (ع ) است كه دوستدار و ياور مردم باشد، اينرا مى توانست جداگانه و خصوصى به آن حضرت بگويد، نه در يك جمع عمومى و با آنشرايط ويژه .