حاملان اسم اعظم

معنی کلمه حاملان اسم اعظم در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حاملان اسم اعظم (قرآن). اسم اعظم، اسمی الهی است که جامع، مرجع و منتهای همه اسما و صفات الهی به شمار می رود و همه حقایق را در بردارد، تعبیر اسم اعظم در قرآن نیامده است؛ اما در روایات و تفاسیر، برخی آیات قرآن، اسم اعظم یا مشتمل بر آن دانسته شده اند؛ مانند حروف مقطعه ، بسم الله الرحمن الرحیم، آیة الکرسی ... و برخی افراد مانند انبیا، امامان معصوم علیهم السّلام ... حامل و آگاه به آن معرفی شده اند.
در قرآن کریم آصف بن برخیا ، آگاه از اسم اعظم معرفی شده است: «قال الذی عنده علم من الکتـب انا ءاتیک به قبل ان یرتد الیک طرفک فلما رءاه مستقرا عنده قال هـذا من فضل ربی لیبلونی ءاشکر ام اکفر ومن شکر فانما یشکر لنفسه ومن کفر فان ربی غنی کریم» (اما) کسی که دانشی از کتاب (آسمانی) داشت گفت، من آنرا پیش از آنکه چشم بر هم زنی نزد تو خواهم آورد! و هنگامی که (سلیمان) آنرا نزد خود مستقر دید گفت این از فضل پروردگار من است تا مرا آزمایش کند که آیا شکر او را بجا می آورم یا کفران می کنم.
← روایات ائمه علیهم السلام
امامان معصوم علیهم السّلام دارای اسم اعظم هستند: «ویقول الذین کفروا لست مرسلا قل کفی بالله شهیدا بینی وبینکم ومن عنده علم الکتـب» آنها که کافر شدند می گویند تو پیامبر نیستی، بگو کافی است که خداوند و کسانی که علم کتاب (و آگاهی بر قرآن) نزد آنهاست گواه (من) باشند (در روایات آمده است که مقصود از «ءایـتنا»، «علم الکتاب» و «علم من الکتاب»، اسم اعظم الهی است. (بنابر روایتی، از امام باقر علیه السلام پرسیده شد: منظور از «قل کفی بالله شهیدا بینی و بینکم و من عنده علم الکتاب» چه کسانی است؟ فرمود: مقصود، ماییم اول و افضل؛ و بهترین ما علی علیه السلام ، بعد از نبی صلی الله علیه و آله وسلّم است. )
بلعم باعورا
بلعم باعورا نیز دارای اسم اعظم خداوند بود: «واتل علیهم نبا الذی ءاتینـه ءایـتنا فانسلخ منها فاتبعه الشیطـن فکان من الغاوین» و برای آنها بخوان سرگذشت آن کس را که آیات خود را به او دادیم ولی (سرانجام) از (دستور) آنها خارج گشت و شیطان به او دست یافت و از گمراهان شد. (در روایات آمده است که مقصود از «ءایـتنا»، «علم الکتاب» و «علم من الکتاب»، اسم اعظم الهی است. (از امام رضا علیه السلام درباره آیه مزبور نقل شده است: به بلعم بن باعورا اسم اعظم داده شد. )
← تهی شدن بلعم باعورا از اسم اعظم
...

جملاتی از کاربرد کلمه حاملان اسم اعظم

ذكـر ايـن نكته نيز لازم است كه آگاهى بر اسم اعظم بر خلاف آنچه بسيارى تصور مىكـنـنـد مـفـهـومـش ايـن نـيست كه انسان كلمه اى را بگويد و آنهمه اثر عجيب و بزرگ داشتهباشد، بلكه منظور تخلق به آن اسم و وصف است ، يعنى آن نام الهى را در درون جان خودپـيـاده كـنـد و آنـچـنـان از نـظـر آگـاهـى و اخـلاق و تـقـوا و ايـمـانتـكـامـل يـابـد كـه خـود مـظـهـرى از آن اسـم گـردد، ايـنتكامل معنوى و روحانى كه پرتوى از آن اسم اعظم الهى است قدرت بر چنين خارق عاداتىرا در انسان ايجاد مى كند.
اسم اعظم مگرم ملک سلیمان بخشد ورنه من چون تو پری را بچه تسخیر کنم
دگر از مستوی اسم اعظم شنو باشد خود این بیت‌المحرم
ولی الله مطلق اسم اعظم بود در سیر دوم سر آدم
حروف مقطعه علامت اختصارى و رمز يكى از اسماى الهى معرفى شد، ليكن در اينقول مدعا اين است كه از تركيب اين حروف اسم اعظم پديد مى آيد؛ مانند اين كه از تلفيقحروف مقطعه الر و حم و ن الرحمن كه اسماعظمى لفظى است پديد مى آيد؛ چنانكه براى اشاره به نام مبارك حضرت مهدى (عجالله تعالى فرجه الشريف ) از حروف مقطعه م ح م د استفاده مى شود.
اين اسما حقائق مخلوقات و مفاتيح غيب اند كه انسان بهاتصال و وصول بدانها اسم اعظم مى شود و صاحب مقام محمود مى گردد.

سپس زمين در كمتر از يك چشم به هم زدن به حالت اوليه اش بازگشت . و نزد ما(اهل بيت )، هفتاد و دو حرف اسم اعظم است و يك حرف از آن نزد خداوند است كه در علم غيبش ،آن را به خودش اختصاص داده است . هيچ توانايى و نيرويى نيست ، مگر به سبب خداىبلند مرتبه عظيم الشاءن . شناخت ما را هر آن كس كه شناخت و انكار كرد هر آن كس كه انكار كرد.

اسم اعظم رقم حق و یداللّه راقم روح اعظم قلم و لوح دل ما قرطاس
از عشق ظهور عشق درخواست اظهار حروف اسم اعظم
محدث قمى در مفاتيح الجنان گويد: اسم اعظم در يكى از آيات پنجگانه اى است كه بالفظ جلاله الله شروع و به لفظ هو ختم مى گردد.
هر یکی را از او بود اسمی اسم اعظم از آن سید ماست
5 - اسم ، در آيه : سبح اسم ربك الاعلى . (342) ((نام پروردگار برترخود را تسبيح گوى )). و آيه : تبارك اسم ربك ذىالجلال و الاكرام (343) ((والا پربركت است نام پروردگار صاحبجلال و اكرام تو)). زيرا اين اسم مظهر اسماء حسناى خدا ومشتمل بر تمام آنها، بلكه اسم اعظم خداست كه بسى بزرگ و والا و ارجمند است .
گویند اسم اعظم مستور باشد از خلق ای اسم اعظم از ما خود را مدار مستور
و نيز گفته شده است كه (الله ) اسم اعظم است و كعبه همه اسماء انسانكامل است يعنى انسان كامل است كه (عبدالله ) است و مظهر اتم واكمل او است .
و تمام اسماء خدا تحت اسم ((الله )) مندرج اند زيرا ((الله ))شامل جميع صفات الهى است . و اسم اعظم در ميان اينها مستور است مگر از اهلش ، و آن راخواصى عجيب و آثارى غريب و تناسبهايى با نفوس و تاءثيراتى در آنهاست چه بهصورت ذكر باشد يا نوشتن يا وفق (دعانويسى ) يا همراه داشتن ، البته با شرايطويژه اى كه گروهى از اهل اين فن در كتابها و تاليفات خود ذكر نموده اند.
انسان به لحاظ تعليم قرآن است كه مظهر اتم الهى مى گردد و اسم شريف (المحيط)در او متجلى مى گردد و سپس با تعليم بيان مظهر تام اسم شريف (بيان ) مى شود كهبيان نيز اسم اعظم حق تعالى است ؛ و آنچه كه در او پياده شده است در نظام هستى تجلىمى يابد.
اسم اعظم آدم اول ادیب انبیا اصل ایمان آنکه بر ایجاد دارد مهتری
اسم اعظم بدو سزاوار است وین چنین در صحیح و اخبار است

سعد گويد: داستان زاذان را براى امام باقر (عليه السلام ) باز گفتم ، فرمود: زاذان راست گفته است ، امير مؤمنان (عليه السلام ) براى زاذان به اسم اعظم دعا كرد كه استجابت آن ردخور ندارد.(216)

اسم اعظم ذات و مجموع صفات خوش ظهوری کرده‌اند در کاینات