حاضر غیاب

معنی کلمه حاضر غیاب در فرهنگ معین

( ~. ) [ ع . ] (مص ل . ) خواندن نامه های جمعی برای تعیین کسانی که غایبند، چنان که معلم شاگردان را و صاحب منصب سربازان را.

معنی کلمه حاضر غیاب در ویکی واژه

خواندن نامه‌های جمعی برای تعیین کسانی که غایبند؛ چنان که معلم شاگردان را و صاحب منصب سربازان را.

جملاتی از کاربرد کلمه حاضر غیاب

کنار اربابش حاضر بود بنابراین با رسیدن ناوگان ماژلان به فیلیپین، او اولین کسی شد که (در سفرهای جداگانه) یک دور گرد کرهٔ زمین گشته‌است. پس از درگذشت ماژلان، فرماندهان که وجود انریکه را لازم می‌دیدند از آزاد کردنش خودداری کردند ولی او با کمک راجه هومابون در هنگامهٔ جنگ بومیان و اسپانیایی‌ها موفق به فرار شد. در غیاب وی، آنتونیو پیگافتا که دربارهٔ زبان بومیان مطالعاتی کرده بود، وظیفهٔ برقراری ارتباط را بر عهده گرفت.