حاجی عبدالعظیم

معنی کلمه حاجی عبدالعظیم در لغت نامه دهخدا

حاجی عبدالعظیم کمانگر. [ ع َ دُل ْ ع َ ک َ گ َ ] ( اِخ ) قریه ای از قراء مشهد سر. رجوع به سفرنامه مازندران و استرآباد رابینو ص 117 شود.

جملاتی از کاربرد کلمه حاجی عبدالعظیم

میرزا حبیب دستان بِنی معروف به میرزا حبیب اصفهانی ازمشاهیر این دیار است. میرزا حبیب را پیشگام تدوین دستور زبان امروزی برای زبان فارسی دانسته‌اند. او نخستین کسی است که کلمه «دستور» را با عنوان کتابی دربارهٔ قواعد زبان فارسی به‌کار برده و این قواعد را از عربی جدا و آن‌ها را از دایره تقلید از صرف و نحو عربی بیرون برده‌است. براساس اطلاعات موجود، او نخستین کسی بوده که اجزای کلام را در زبان فارسی بررسی و طبقه‌بندی کرده‌است، هرچند که خود را مبتکر این طبقه‌بندی نمی‌داند. میرزا عبدالعظیم قریب از الگوی او پیروی کرده‌است. دستور سخن (استانبول ۱۲۸۹)، دبستان فارسی (استانبول ۱۳۰۸)، خلاصه رهنمای فارسی (استانبول ۱۳۰۹) و رهبر فارسی (استانبول ۱۳۱۰) کتابهایی است که میرزا حبیب برای آموزش دستور زبان فارسی تألیف کرده‌است. همچنین وی از پیشگامان ترجمه، تحقیق، تصحیح متون، روزنامه نگاری و ... است. کتاب ترجمه حاجی بابای اصفهانی او بسیار معروف است و از نظر نثر یک نمونه کم نظیر است. میرزا حبیب در بورسای ترکیه به خاک سپرده شده است.