جو و جر. [ جو وُ ج َ ] ( اِ مرکب ، از اتباع ) جوی و جر. از: جو، بمعنی نهر + جر، بمعنی زمین شکافته : گر رحمت خدای نبودی و فضل او افکنده بود مکر تو در جو و جرمرا.ناصرخسرو.رجوع به جوی و جر شود.
معنی کلمه جو و جر در فرهنگ فارسی
جوی و جر از جو بمعنی نهر به اضافه جز بمعنی زمین شکافته .
جملاتی از کاربرد کلمه جو و جر
همچنین سری دوم این مجموعه یک سال بعد در ۷ قسمت ۸ دقیقهای ساخته شد که بعد از ازدواج سونگ جو و هانی را نشان میدهد.
ما بنده حسنیم و گرفتار نگاهی عالم بر ما یک جو و فردوس به کاهی
تغییرات در چرخه واکر با گذشت زمان همراه با تغییرات دمای سطح آب رخ میدهد. برخی از این تغییرات به صورت اجباری و ناشی از عوامل بیرونی هستند، مانند جابهجایی فصلی خورشید به نیمکره شمالی در تابستان. به نظر میرسد تغییرات دیگر نتیجه بازخورد میان دو عامل جو و اقیانوس است که در آن، به عنوان مثال، بادهای شرقی باعث کاهش دمای سطح دریا در شرق، افزایش تضاد حرارتی ناحیهای و در نتیجه تشدید بادهای شرقی در سراسر حوضه میشود. این بادهای شرقی غیرعادی باعث خیزش بیشتر آبهای استوایی شده و با بالارفتن پرده حرارتی در شرق، خنکشدن بخش جنوبی را تقویت میکند.
چندین هزار جو و جفا زان دهن، که نیست از بهر یک دو بوسه که هستش، چه میکشم؟
ایلجیما (کرهای: 일지매) یک مجموعه تلویزیونی کره جنوبی سال ۱۹۹۳ بر پایه رمانی با همین نام اثر چوی جونگ جو و با بازی جانگ دونگ گون و یوم جونگ آه است. این مجموعه از ۹ تا ۳۱ اوت ۱۹۹۳، روزهای دوشنبه و سهشنبه ساعت ۲۱:۵۰ (کیاستی) از امبیسی برای ۸ قسمت پخش شد.
شغل مردم این روستا کشاورزی و دامداری بوده و عمده محصول کشاورزی آن گندم و جو و سیب زمینی است.
باشتهای چنین زنده مانده بی جو و کاه درین قضیه خرد مات مانده من حیران
در ابتدا مس بینالنهرین در تجارت برای یک زمانی استفاده میشد اما به زودی نقره جایگزین آن شد. معبد (جایی که سرمایهگذاری انجام میشد و بسیاری از تجارت خارجی را کنترل میکرد) نرخهای ارز را بین جو و نقره و دیگر محصولات مهم ثابت میکرد، جایی که توانایی پرداخت استفاده از همه آنها را داشت. این همچنین میتوانست کاربرد حسابداری در پیش بردن اقتصاد سالم را بسط دهد، چیزی که توسعه نوشتاری را هدایت میکرد و براین اساس تاریخچه آغاز شد.
. وزن توجه با استفاده از پرس و جو و بردارهای کلید محاسبه میشود: وزن توجه
کارشناسان این سازمان در سالهای ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۰ بخش چشمگیری از ذخایر ژنتیکی گندم، جو و یولاف ایران را تحت عنوان تحقیقات و بررسی گردآوری کرده و ارزیابی نمودند اما سپس آنان را از ایران خارج نموده و به بریتانیا، کانادا و دیگر کشورهای خارجی منتقل کردند.
چو چشمت بست آن جادوی استاد درآ در آب جو و آب میجو
چون دوم از اولینت بهترست پس فنا جو و مبدل را پرست
منت ایزد را که آب رفته باز آمد به جو و آمد از هر گلبنی بیرون به جای گل گلاب
همچنین، مردم افزون بر انگورهایی که شیره مینمودند، مقداری ازمحصول انگورخودرا با لوده وبا حیوان، به منطقه فریدن و روستاهای ارمنینشین برده ومی فروخته، و به جای آن گندم و جو و محصولات کشاورزی میخریدند. ارمنیهای روستایی نیز این انگورها راشراب میانداختهاند.
به یک جو که در مالش آرند میل جو و گندمش را برد باد و سیل
نان غذاى اصلى بيشتر مردم است بيشتر نانها را از گندم و جو و برنج درست مى كنند.
در این روستا میتوان به وجود کارخانه آسیاب گندم و جو و وجود کوردههای آجرپزی نیز اشاره نمود
گرد جو و گرد آب و بانگ آب همچو حاجی طایف کعبهٔ صواب
کرد چون سرمه خرد آن دُر را همچو سنگ آسیا جو و بر را
نان جو و کنج فقر و سلطانی وقت انصاف بده چه سلطنت بهتر ازین